نقل قول نوشته اصلی توسط Mosi-SIKO نمایش پست ها
یک قدم از تو، همه ی جاده من
خون بطلب، سینه ی آماده من

شعر تو را داغ به جانت زدند
مهر خیانت به دهانت زدند
دلا دیشب چه می کردی تو در کوی حبیب من
الهی خون شوی ای دل توهم گشتی رقیب من؟
خیال خود به شبگردی به زلفت دیدم و گفتم:
رقیب من چه میخواهی تو از جان حبیب من؟
نهیبی میزدم با دل که زلفت را نلرزاند
ندانستم که زلفت هم، بلرزد با نهیب من
خوشم من با غم عشقت , طبیب آمد جوابش کن
حبیبم ! چشم بیمار تو بس باشد طبیب من...
شهریار