نقل قول نوشته اصلی توسط M3nTaL نمایش پست ها
تویی دریا منم ماهی چنان دارم که می*خواهی

بکن رحمت بکن شاهی که از تو مانده*ام تنها

مولوی

آن چنان غرق تو بودم که خودم یادم رفت
خیره در چشم تو آنقدر که غم یادم رفت

نذر چشمان تو هر شب به حرم می رفتم
محو چشمان تو بودم که حرم یادم رفت