با سلام
آمد آن شاهد دل برده و جان بازآورد
جانم از نو به تن آن جان جهان بازآورد
اشک غم پاک کن ای دیده که در جوی شباب
آب رفته است که آن سرو روان بازآورد
باز دوستان جمع شدند تا یه سرور دیگه خوش بگزرونند و یاد قدیم کنند .
امیدوارم که حال تمام دوستان خوب باشه و شاد .
ما فقط عرض سلامی کردیم و دگر هیچ
سالها شمع دل افروخته و سوخته ام ------------- تا زپروانه کمی عاشقی آموخته ام


