-

نوشته اصلی توسط
MeySaM
خخخ بای نه بازی. راستیتش ما املامون مثل شما خوب نیستش. ما بای رو بازی مینویسیم شما دژکوب رو بگو چه جوری مینویسی دور همی بخندیم.
خخخ اره این یک پنجمش کلی ما رو خندوندند بقیه شون میومدند دیگه سرور جای بازی نبود ملت میخندیدند
پلیر هاتون چی میخورند اینقدر قویند.
لعو بنویس بنویس بخندیم
اعتراض وارد نيست

شما گير داديد به املا
بحث رو فارم بودن بود
حالا ربطش رو بايد مجتبي بياد بگه
شايد تو فلسفه ادبيات ربط داشته باشه
حاجي معلم بيا اينو مشخص کن ببينيم ربط داره يا نه
-
محبوبیت کاربر - 0 تشکر, 1 پسندیدن, 0 نپسندیدن
-

نوشته اصلی توسط
No Game
اعتراض وارد نيست

شما گير داديد به املا
بحث رو فارم بودن بود
حالا ربطش رو بايد مجتبي بياد بگه
شايد تو فلسفه ادبيات ربط داشته باشه
حاجي معلم بيا اينو مشخص کن ببينيم ربط داره يا نه

حاج مجتبی از ادبیاتت نطق کن بچه ها لذت ببرند خخخ
-
محبوبیت کاربر - 1 تشکر, 2 پسندیدن, 0 نپسندیدن
-
-

نوشته اصلی توسط
No Game
اعتراض وارد نيست

اين يه معني ديگه داره
فکر کردم خودت متوجه شدي
ولي فکر کنم ندونستي
چون مجتبي و بقيه ادبياتي ها نيستم برات ترجمه ميکنم
وقتي يکي ميگه اعتراض وارد نيست يعني شما صلاحيت اينو نداريد بياييد اينجا صحبت کنيد
اين يه معني ديگه داره که ترجمه ميکنم براتون
شما چون فارم تشريف داشتيد و در هر صورت چه به دست خودتون يا دوستان به حذف ختم شديد
يعني اعتراض شما وارد نيست
شما اول تکليف فارم بودنتون رو مشخص کنيد بعد بقيه چيزا رو کنترل کنيد
حالا هدف از ترجمه اين متن فقط آموزش و ياد آوري بود

برادر هادي يکم ادبياتش ضعيفه ولي تا دلت بخواد رياضيش قويه فقط داره تقسيم ميکنه سايد هاي دشمن رو
پيشنهاد ميکنم يکم ادبيات کار کنه بلکه املاش خوب بشه
البته در متن بالا 19 گرفت که به دليل با ادب بودنش تو کلاس ما يه نمره هم بهش اضافه ميديم 20 بشه

با ادب ببین چی نوشتی (بقیه ادبیاتی ها نیستم)
وای مجتبی بیا روشون کار کن تا ابرو ساید نرفته
با ادب به جای اینکه بشینی دژکوب بازی کنی برو دو کلام از مجتبی یاد بگیر ببین چقدر ادب داره خخخخ
مجتبی بحرف همه گی از ادبیاتت بهره ببریم.
-
محبوبیت کاربر - 0 تشکر, 0 پسندیدن, 1 نپسندیدن
-

نوشته اصلی توسط
MeySaM
با ادب ببین چی نوشتی (بقیه ادبیاتی ها نیستم)
وای مجتبی بیا روشون کار کن تا ابرو ساید نرفته
با ادب به جای اینکه بشینی دژکوب بازی کنی برو دو کلام از مجتبی یاد بگیر ببین چقدر ادب داره خخخخ
مجتبی بحرف همه گی از ادبیاتت بهره ببریم.
براي ياد گيري دژکوب ادبيات هميشه لازمه
اگه رياضيت قوي باشه ميتوني محاسباتن خوبي بکني
اگه شيمي بلد باشي بايد بتوني ترکيب کني همه چي رو با هم
اگه ديني بلد باشي بيد ميدونستي ادب به ادبيات اصلا ربط نداره
اگه جغرافيا ميدونستي مطمئنن اول سرور ميومدي شمال غرب
اگه نقاشي بلد بودي کلا دژکوب نميومدي مينشستي خونتون نقاشي ميکشيدي دژکوب نميومدي
اينا همشون فلسفه داره تو تو ابتدايي موندي چه برسه به فلسفه
بهتره معلوماتتون رو بالا ببريد
و پيشنهاد ميکنم حداقل يه کارداني بگير تو اين زمينه تا بتوني يه سرور کامل بازي کني و فارم نشي
بعد واسه پيام هاي شما يه مثل ميگم بلکه بدوني چرا ميگم کارداني بخون که توش فلسفه باشه
اين مثالم کلا واسه مفهوم کلي فلسفه هست
هشدار هشدار از خواندن داستان زير به افراد زير 18 سال توصيه نميشود
حوزه نظارت ازشاد اسلامي
يه روز يه يهودي و يه مسلمان از اروميه ميخوان برن تهران با اتوبوس با هم اتفاق هم سفر مي شن
تا 10 کيلومتر اول اينا هيچي نميگن و لال ميشينن و به طبيعت جاده نگا ميکن
بعد در ادامه
100 کيلومتر بعدي رو آشنا ميشن که اسمشون چيه باباشون چي ميکرد چجور شد مسلمون شدن
چجور شد يهودي شدن
بعد از رد کردن شهر تبريز
اينا وا ميستن واسه نهار
يهوديه تو ذهنش ميگه من بايد روي اين بچه مسلمون قرطي رو کم کنم
مسلمون هم که به چيزش هم نبود داشت غذاش رو ميخورد
هيچي دوباره بعد از گذشت زمان اندکي سوار اتوبوس ميشن
يهوديه تو ده دقيقه اول حرف ميندازه وسط که يه کل کل بکنه روي مسلمونه رو کم کنه
هيچي بچه مسلمون هم قبول ميکنه که يه مناظره داشته باشن تا خود تهرون
هيچ با يه خط و شير مشخص ميشه که مسلمون شروع کننده مناظره هست
آغا چشمت روز بد نبينه
اولين سوال مسلمون از يهودي : اين هلوکاست رو شما براي ما ثابت کن که راسته
آغا چشمت روز بد نبينه يهوديه يه 20 دقيقه اي تو کف موند
يهوديه ديگه تو سوال اول داشت کم مياورد تو ذهنش ميگفت آي مادرتو .... و از اين چيزا که چه گوهي خوردم با تو مناظره کردم
آغا هيچي بعد 20 دقيه گفت من نميتونم ثابت کنم
حالا نوبت يهوديه بود که سوال بپرسه
تو ذهنش ميگه چه سوالي بپرسم که اين کم بياره اين يهوديت ما جلو اين بچه قرطي مسلمون خراب نشه بعد 2-3 دقيقه مغزش کار ميکنه
درجا حرفش رو مياره تو دهنش : آغاي مسلمون من ميگم خدا وجود نداره تو چي ميگي؟
آغا چشمت روز بد نبينه بچه مسلمون نگذاشت حرف يهوديه تموم بشه دهنش بسته نشده جواب ميده
جواب مسلمون : تو .... منو ميخوري ميگي +18
آغا چشمت روز بعد نبينه يهوديه تا خود تهرون خفه شد و از طبيعت لذت برد حتي شام هم نخورد اون جور که بچه هاي بالا خبرش رو رسوندن
جوابي محکم تر از اينو نميتونست بشنوه
اين جواب مسلمون که گفته شد خود فلسفه هست
اگه فلسفه بلد نبود صد درصد بچه مسلمون ما الان يهودي بود
اين يک داستان واقعي بود
به هر حال مثالي بود که دوستان درک کنن فلسفه چه خوبه
مسلا همين فلسفه خيلي خوبه تو دژکوب
باور کن خوبه
مثال دژکوبي بزنم برات
مثلا شما مياييد ميگيد فلان ميکنم بل ميکنم ال ميکنم
و در کل جواب ما فقط اينه

يه لبخند کوچيک
اين که گفتم کارشناسي ارشد فلسفه بود
حالا نميدونم اينا رو ميگيري چي ميگم يا نه
به هر حال مثال زياده
اگه نگرفتيد من مثال هاي ديگه اي از طبيعت از قشر ها از دژکوب از هر چي که دوست داشتيد براتون ميگم
چون سطحتون ابتدايي هست بايد يکم فکر کنم در سطح شما مثال پيدا کنم
ممنون
ویرایش توسط No Game : 07-24-2014 در ساعت 12:06 AM
-

نوشته اصلی توسط
No Game
براي ياد گيري دژکوب ادبيات هميشه لازمه
اگه رياضيت قوي باشه ميتوني محاسباتن خوبي بکني
اگه شيمي بلد باشي بايد بتوني ترکيب کني همه چي رو با هم
اگه ديني بلد باشي بيد ميدونستي ادب به ادبيات اصلا ربط نداره
اگه جغرافيا ميدونستي مطمئنن اول سرور ميومدي شمال غرب
اگه نقاشي بلد بودي کلا دژکوب نميومدي مينشستي خونتون نقاشي ميکشيدي دژکوب نميومدي
اينا همشون فلسفه داره تو تو ابتدايي موندي چه برسه به فلسفه
بهتره معلوماتتون رو بالا ببريد
و پيشنهاد ميکنم حداقل يه کارداني بگير تو اين زمينه تا بتوني يه سرور کامل بازي کني و فارم نشي
بعد واسه پيام هاي شما يه مثل ميگم بلکه بدوني چرا ميگم کارداني بخون که توش فلسفه باشه
اين مثالم کلا واسه مفهوم کلي فلسفه هست
هشدار هشدار از خواندن داستان زير به افراد زير 18 سال توصيه نميشود
حوزه نظارت ازشاد اسلامي
يه روز يه يهودي و يه مسلمان از اروميه ميخوان برن تهران با اتوبوس با هم اتفاق هم سفر مي شن
تا 10 کيلومتر اول اينا هيچي نميگن و لال ميشينن و به طبيعت جاده نگا ميکن
بعد در ادامه
100 کيلومتر بعدي رو آشنا ميشن که اسمشون چيه باباشون چي ميکرد چجور شد مسلمون شدن
چجور شد يهودي شدن
بعد از رد کردن شهر تبريز
اينا وا ميستن واسه نهار
يهوديه تو ذهنش ميگه من بايد روي اين بچه مسلمون قرطي رو کم کنم
مسلمون هم که به چيزش هم نبود داشت غذاش رو ميخورد
هيچي دوباره بعد از گذشت زمان اندکي سوار اتوبوس ميشن
يهوديه تو ده دقيقه اول حرف ميندازه وسط که يه کل کل بکنه روي مسلمونه رو کم کنه
هيچي بچه مسلمون هم قبول ميکنه که يه مناظره داشته باشن تا خود تهرون
هيچ با يه خط و شير مشخص ميشه که مسلمون شروع کننده مناظره هست
آغا چشمت روز بد نبينه
اولين سوال مسلمون از يهودي : اين هلوکاست رو شما براي ما ثابت کن که راسته
آغا چشمت روز بد نبينه يهوديه يه 20 دقيقه اي تو کف موند
يهوديه ديگه تو سوال اول داشت کم مياورد تو ذهنش ميگفت آي مادرتو .... و از اين چيزا که چه گوهي خوردم با تو مناظره کردم
آغا هيچي بعد 20 دقيه گفت من نميتونم ثابت کنم
حالا نوبت يهوديه بود که سوال بپرسه
تو ذهنش ميگه چه سوالي بپرسم که اين کم بياره اين يهوديت ما جلو اين بچه قرطي مسلمون خراب نشه بعد 2-3 دقيقه مغزش کار ميکنه
درجا حرفش رو مياره تو دهنش : آغاي مسلمون من ميگم خدا وجود نداره تو چي ميگي؟
آغا چشمت روز بد نبينه بچه مسلمون نگذاشت حرف يهوديه تموم بشه دهنش بسته نشده جواب ميده
جواب مسلمون : تو .... منو ميخوري ميگي +18
آغا چشمت روز بعد نبينه يهوديه تا خود تهرون خفه شد و از طبيعت لذت برد حتي شام هم نخورد اون جور که بچه هاي بالا خبرش رو رسوندن
جوابي محکم تر از اينو نميتونست بشنوه
اين جواب مسلمون که گفته شد خود فلسفه هست
اگه فلسفه بلد نبود صد درصد بچه مسلمون ما الان يهودي بود
اين يک داستان واقعي بود
به هر حال مثالي بود که دوستان درک کنن فلسفه چه خوبه
مسلا همين فلسفه خيلي خوبه تو دژکوب
باور کن خوبه
مثال دژکوبي بزنم برات
مثلا شما مياييد ميگيد فلان ميکنم بل ميکنم ال ميکنم
و در کل جواب ما فقط اينه
يه لبخند کوچيک
اين که گفتم کارشناسي ارشد فلسفه بود
حالا نميدونم اينا رو ميگيري چي ميگم يا نه
به هر حال مثال زياده
اگه نگرفتيد من مثال هاي ديگه اي از طبيعت از قشر ها از دژکوب از هر چي که دوست داشتيد براتون ميگم
چون سطحتون ابتدايي هست بايد يکم فکر کنم در سطح شما مثال پيدا کنم
ممنون
استاد تو که اینقدر از فلسفه سر در میاری چرا اینقدر پای دژکوب میشینی برو دنبال فلسفه که ازش بیشتر سر در میاری به خدا ذهن
خودتو در گیر این چیزا نکن. حیف استعداد فلسفیت نیستش؟خخخخخ
شما یکم از فلسفه بگو لذت ببریم خخخخخ
وای تو این فروم چقدر میشه خندید
لعو بیا از اینا یاد بگیر ببین چقدر فلسفه بلدند خخخخ
-

نوشته اصلی توسط
No Game
اعتراض وارد نيست

شما گير داديد به املا
بحث رو فارم بودن بود
حالا ربطش رو بايد مجتبي بياد بگه
شايد تو فلسفه ادبيات ربط داشته باشه
حاجي معلم بيا اينو مشخص کن ببينيم ربط داره يا نه

اره مجتبی بچه با ادبیه خخخ
-
محبوبیت کاربر - 1 تشکر, 2 پسندیدن, 0 نپسندیدن