-
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا
-
محبوبیت کاربر - 1 تشکر, 1 پسندیدن, 0 نپسندیدن
-

نوشته اصلی توسط
** NAZI **
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا
آمده ام که سر نهم عشق تو را به سر برم
ور تو بگوييم که ني، ني شکنم شکر برم
For Wнαт Yoυ Belιeve
Sтαɴd
Eveɴ Iғ Tнαт Meαɴѕ Jυѕт Sтαɴdιɴɢ Tнere
-
محبوبیت کاربر - 2 تشکر, 2 پسندیدن, 0 نپسندیدن
-
ما زاده عشقيم و فزاينده درديم
با مدّعيِ عاکفِ مسجد، به نبرديم
-
محبوبیت کاربر - 1 تشکر, 1 پسندیدن, 0 نپسندیدن
-

نوشته اصلی توسط
** NAZI **
ما زاده عشقيم و فزاينده درديم
با مدّعيِ عاکفِ مسجد، به نبرديم
ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی
نروم جز به همان ره که توام راهنمایی
For Wнαт Yoυ Belιeve
Sтαɴd
Eveɴ Iғ Tнαт Meαɴѕ Jυѕт Sтαɴdιɴɢ Tнere
-

نوشته اصلی توسط
SajjaD MaRiLyN
ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی
نروم جز به همان ره که توام راهنمایی
یار در کوزه
و ما گرد جهان میگردیم :دی
سیبیل مــــرد بـــه ز دولت اوست
-
محبوبیت کاربر - 3 تشکر, 3 پسندیدن, 0 نپسندیدن
-

نوشته اصلی توسط
ShayaN_ShangFei
یار در کوزه

و ما گرد جهان میگردیم :دی

الان ما با "م" کلمه آخر "بگردیم" بگیم یا با "ی" :دی
منت هیچ کس نخواهم خورد
نان بازوی خویش خواهم خورد
For Wнαт Yoυ Belιeve
Sтαɴd
Eveɴ Iғ Tнαт Meαɴѕ Jυѕт Sтαɴdιɴɢ Tнere
-
محبوبیت کاربر - 2 تشکر, 2 پسندیدن, 0 نپسندیدن
-
دِرِن دِرن. دِرررررن دِرِررررررررررررررن. دِرِرِرِن. شعری از پلنگ صورتی
هر چی فکر کردم شعری یادم نیومد. گفتیم یادی از شاعر بزرگ پلنگ صورتی کنیم.
ویرایش توسط Ðŕ. Şђǒϯğύŋ : 02-18-2015 در ساعت 04:52 PM
-
محبوبیت کاربر - 2 تشکر, 2 پسندیدن, 0 نپسندیدن
-

نوشته اصلی توسط
Ðŕ. Şђǒϯğύŋ
دِرِن دِرن. دِرررررن دِرِررررررررررررررن. دِرِرِرِن. شعری از پلنگ صورتی
هر چی فکر کردم شعری یادم نیومد. گفتیم یادی از شاعر بزرگ پلنگ صورتی کنیم.

این شعر ختم تایپیک بود .
این تایپیک با شعر پلنگ صورتی به پایان میرسد .:دی
For Wнαт Yoυ Belιeve
Sтαɴd
Eveɴ Iғ Tнαт Meαɴѕ Jυѕт Sтαɴdιɴɢ Tнere
-
محبوبیت کاربر - 2 تشکر, 1 پسندیدن, 0 نپسندیدن
-

نوشته اصلی توسط
SajjaD MaRiLyN
الان ما با "م" کلمه آخر "بگردیم" بگیم یا با "ی" :دی
منت هیچ کس نخواهم خورد
نان بازوی خویش خواهم خورد
در دیده عیان تو بودی و من غافل
در سینه نهان تو بودی و من غافل
از جمله جهان تو را عیان می جستم
خود جمله جهان تو بودی و من غافل
-
محبوبیت کاربر - 1 تشکر, 1 پسندیدن, 0 نپسندیدن
-

نوشته اصلی توسط
Eshbil
در دیده عیان تو بودی و من غافل
در سینه نهان تو بودی و من غافل
از جمله جهان تو را عیان می جستم
خود جمله جهان تو بودی و من غافل
لبت تا در شکفتن لاله سیراب را ماند
دلم در بیقراری چشمه مهتاب را ماند
گهی کز روزن چشمم فرو تابد جمال تو
به شبهای دل تاریک من مهتاب را ماند
مثل آن چایی که می چسبد به سرما بیشتر
با همه گرمیم... با دل های تنها بیشتر
-
محبوبیت کاربر - 3 تشکر, 2 پسندیدن, 0 نپسندیدن