دارم از زلف سیاهش گله چندان كه مپرس
كه چنان ز او شده*ام بی سر و سامان كه مپرس
تو نمیدونی که اخه هادی منو به توپ "م" بسته بود اینجا)
منم از خودم گفتم
دارم از زلف سیاهش گله چندان كه مپرس
كه چنان ز او شده*ام بی سر و سامان كه مپرس
تو نمیدونی که اخه هادی منو به توپ "م" بسته بود اینجا)
منم از خودم گفتم