نمایش نسخه قابل چاپ
سلام به همگی
دیدم این تاپیک جاش خیلی خالیه زدم
لطفا خاطرات خوبو بد خودتون رو از بازی دژکوب بنویسید
اول از خودم شروع میکنم بنده به شخصه هیچ خاطره خوبی از دژکوب ندارم جز اعتیادو شب بیداری و بد بختی :d چیزی برام نداشته تنها حاصلش چند تا رفیق خوب و با مرام هست که باهاشون اشنا شدم
لطفا شما هم اگه خاطره ایی از دژکوب دارید بنویسید
نقل قول:
نوشته اصلی توسط Im Failing
چشم بسته غیب گفتی
دژکوب پر از خاطرس
تلخ - شیرین - مرام - نامردی - خیانت - دوستی - دشمنی
من بخوام تعریف کنم یه کتاب باید بنویسم
یه خاطره از اینجا بگم : اولای این سایت که اومدیم یه مورد پیش اومد که تهمت زدیم به تیم مدیریت که شما دارین رو فلان اکانت بازی میکنید
یادش بخیر وقتی جوابشونو خوندیم چقد خجالت کشیدیم
فک کنم امید بود چقد عصبانی شده بود هنوز تکسایی که داده رو یادمه مشخص بود با چه حرصی تایپ کرده بود
حق داشت آش نخورده و دهن سوخته
البته اول بازی بود کم کم شناخت کافی پیدا کردیم ازشون و همین الان اینقد مطمئنم ازشون که خدا شاهده این دوستان به حدی بی طرف هستن که توی هیچ سروری از دات کام تا دات آی آر مثلشون ندیدم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط SECTOR
داداش ما که نگفتیم خاطره نداریم متاسفانه خاطراتمون از این بازی زیاد جالب نیست شما اشتباه برداشت نکن:o
داداشای گلم توی دژکوب انقدر خاطره دارم که موندم ازدوم سرور از کدوم اکانت و از کیا بگم
از سرور 1 ایران بگم که نزدیک 1سال و نیم طول کشید؟؟؟؟از افشین و اشکان بگم که اتحاد آذر رو یه شبه توی اولین اسپید ایران حذف کردن!
از سرور 7 ایران بگم و راند 1 که اکانت 2funو بازیکن های کسری و ارمان لیدر های کل سرور بودن و جدایی بازیکن های افسانه ای 2funیا همون ubuسرور اسپید
از سرور 2 اسپید بگم از برنده شدن seو تشکیل شدن اتحاد های پرشین و تن و تاپ ارمی
از سرور 3 اسپید و برنده شدن seو رتبه 1 شدن اکانتkazem2و حذف قدرت های neیعنی اکانت های خان خوله-کینگ توتنز
از کدوم سرور بگم کل سرور های ایران خاطره هست خاطره ای از دوران جوانی که همیشه توی ذهن ها میمونه
من بخوام بگم خاطره دارم از سرور 4 ایران حدود 6 سال قبل
دوستم Ser pico رنک یکه سرور بود ه به خاطر مشکلات زناشویی حذف کرد :D
سلام
والا بذار بریم اون اوایل که ما کوچولو بودیم. تو یاهو تبلیغ دژکوب دات کام رو دیدم و رفتم توش. اول تو همونجا بازی کردم و مدتی بعد دیدم که ایرانی اش زده شد. رفتم ثبت نام کردم و یه مدتی بازی کردم و دیگه بی خیال دژکوب شدم. حدود 6 ماه بعد دوبازه کرمش افتاد تو کونم که بازی کنم. اومدم دیدم سرور 4 ، دو ماه بود شروع شده بود. رجیستر کردم و بازی کردم و یه هفته بعد سرور 5 استارت خورد. میتونم بگم اونجا اصل بازی من شروع شد و اونجا پا به دنیای حرفه ای گذاشتم. یه مدتی بازی کردم دیدم تنهایی نمیشه. اومدم به همکلاسی هام معرفی کردم سایت رو گفتم من یه اتحاد دارم به اسم karkasa ( کرکسا = کرکس ها ) و اسم خودم که لیدر بودم هم گذاشته بودم golden karkas
هیچی دیگه من بچه های کلاس رو هم مثل خودم معتاد کردم و اتحاد شاخ NE شده بودیم ولی یه اتحاد بود که شاخ تر از ما یود یه اسم skype NE و ما با اون ها متحد شده بودیم. من اون موقع با dial up نت میومدم. ( فک کن خخخخخ ). دیگه کار به جایی رسید که مدرسه داشت فحشم میداد که تو باعث شدی پدر ما در بیاد. بچه ها درس نمیخونن. نمره هاشون ریده . مامان باباهاشون زنگ میزنن مدرسه میگن بجه هامون از راه به در شدن همش میرن اینترنت...بیچلرم کردن :)))
خلاصه یه روز لیدر اون ها گفت بیا اسکایپ صحبت کنیم. آخه اون موقع هنوز رایدکال کشف نشده بود. منم پشمام ریخت. گفتم من خلاف سنگینم yahoo massenger و yahoo 360 بود، اینو کجای دلم بذارم؟؟
خلاصه با بدبختی یارو آوردم تو مسنجر و کلی شاخ بازی در آوردم و نتیجش این شد که همه ما رو فارم کردن. که واستون بگم مجید bismarck و محمد x_Ashil_x و خیلی های دیگه که اون دعوا باعث شد رفیق شیم با هم. ینی بگم یکم قبل کتیبه ها 4تا ساید با هم متحد بودن :))))
اتحاد شاخ ساید skype بود و در همه ساید ها شعبه داشت :)))
دیگه من بی خیال بازی شدم تا چندی بعد به مجید گفتم دادا رفتی رو اکانتی بگو ما بیایم ازت بازی یاد بگیریم که رفتیم و خم و چم کار رو یاد گرفتیم و با این همه سال تجربه هنوز هم میگم که دژکوب خیلی پلن های پیچیده ای میتونه داشته باشه و میشه گفت اگه کسی ادعایی کنه تو دژکوب ، هنوز بلد راه نیست. و من هم گفتم بازی رو چجوری یاد گرفتم و دیدین ملت میان میگن فلان ویسار ما الیم ما بلیم؟؟؟ حال آدم رو به هم میزنن. بالاخره تو هم از یکی یاد گرفتی بازی روو دیگه. عجبا
اینم بگم من بعدش رفتم سرور 6 و عجب حالی داد. با این که دیدیم ساید دف کم داره و تصمیم بر این شد که من همر دفاعی بسازم ولی خیلی سرور شیرینی بود. ما NE بودیم و با SE متحد شدیم. بعد کتیبه ها فاتحه غرب رو خوندیم. همگی همر های بچه ها ترشی افتاد ولی یادم نمیره شبایی رو که با اون دوستان عزیز تو راید کال گذروندیم. چه شب هایی که رفتیم فرحزاد و قلیون کشیدیم و خندیدیم.(آخه اون موقع پاتوق دژکوب باز ها فرحزاد بود) از اینجا یادشون میکنم و بدونن تا آخر عمر اون خاطرات از ذهن من نمیرن...
حاجی mantanha که سرور ما بود. بیش از 50 سال سن داشت و آخر سر نفهمیدیم تو جبهه چندتا عزیز از دست داده بود
علی leopard که سلطان چرت و پرت گفتن بود و همه دوسش داشتن
حسینx-men که با اون لهجه ی زیبای ترکیش دل همه رو شاد میکرد
علی و محمد maldini که دوقلو بودن و گل بودن
محمد F6Q که دیگه پروفایلش جا نداشت مدال هاشو بچینه. از بچه های گل شیراز بود و بلیت گرفت اومد تهران به عشق بچه ها....
و....
.
.
.
.
خدایی ریاده بخوام بگم از دژکوب. چون باهاش زندگی کردم... بخشی از عمرم رو گذاشتم پاش و تا حد زیادی پشیمونم. و حد کمی خوشحال
مخلص همگی
علی ژنرال
من فقط جز خیانت تو دژکوب چیز دیگه ای ندیدم من از دشمنام هیچ وقت نخوردم و نمیخورم تا اینکه 18 سرور پشت سر هم از رفیق خوردم و خسته شدم بای دژکوب دادم فقط و فقط 500 بازی میکردم و تا چی میشد میرفتیم با بچه ها 1000 بازی میکردیم من تو bax ara3h بودم و فعالیت هایی کنار mehran linchan داشتم
منو واندرمو رو سطح 99 یه نفر ادم بی فرهنگ که به قول خودش هم محلی و رفیق من بود به خاطر دین که اون زرتشتی بود من مسلمون واندر منو زد و فشار زیادی که به من وارد شد باعث شد که من بای بدم و برای همیشه برم
بنده matin_zeus هستم و فعالیت خودمو تو اتحاد versace شروع کردم و تو اتحاد dejkoob yy تموم کردم
از جله دشمنای من جواد the wall تو سرور 1000 بود و انوش تو سرور 500
من فقط پکیدم بعد یه روز بازی میرفتم تو لیست فارم بقیه و 4و3 نفر میومدن غارتم میکردن
من یه بار یه اسم دختر برا خودم برداشتم بعد جنسیتمم زدم زن
پسرا پیام میدادن سره کارشون میزاشتم میگفتن شمارتو بده شماره نونوا سره کوچمون که افقانیه رو بهشون میدادم ای حال داد ای حال میداداد خیلی حال کردم
خاطرات خوب و بد زیاده. دژکوب برا خودش دنیاییه. ولی نمیدونم بگم بد یا خوب؟!
بیشتر خاطرات من از این بازی مربوط میشه به اون وقتایی که با اسم morteza2001 بودم تو دژکوب. البته بعد اون دیگه جدی بازی نکردم. ولی لیدری و در کنارش صد کردن واندر اونم تو پونصد و هزار اصن یادم نمیره اون شب. سردرد وحشتناکی گرفته بودم. مونیتورو نیگاه میکردم چشام سیاهی میرفت ولی نمیتونستم ولش کنم. آخه اون هفته هم تو پونصد و هم تو هزار بودم و تو هردو هم اتحاد زده بودم و مثلا رییس اتحاد بودم. تو هردو هم باهم همزمان داشتم واندر آپ میکردم. کلا هم یه دوست خوب کمکی داشتم که الان هم هست. منظورم داداش سیناس. اینم بگم که تو هردو صفحه نامه های رسیده و فرستاده شدم به شیشصد هفتصد صفحه رسیده بود. یعنی اینقد نامه نگاری کرده بودم. دوستانی که لیدر بودن و هستن میدونن چی میگم. و اینقد نامه نوشتن و جواب دادن چه پدری در میاره؟!!!
خلاصش اینکه تو هزار تونستم صد کنم. ولی سرور قاطی کرد و شگفتی هی میرفت بالا بدون اینکه برنده مشخص بشه. تا رو دویست و پنجاه و دو وایستاد. تو پونصد شانس نیوردم. البته دلیل اصلیش این بود که دیگه بریده بودم. تو هزار مولتی دوباره وندرارو صفر کرد و بعد نمیدونم بعد چند مدت گفت دوباره شروع کنید. ولی اون موقع نامش برا من نیومد. در حالی که برا همه فرستاده شده بود. تا اینکه یکی از بچه ها گفت واندرا داره دوباره میره بالا. ولی دیگه نشد و عقب موندیم و یکی دیگه واندرشو صد کرد!
یکی دیگه از خاطراتم هم مربوط به سرور هزاره. اون دفه هفتاد میل دف داشتم تو واندرم. اولش که کسی بالا نمیبرد. همه منتظر بودن که یکی بکشه بالا که دنبالش برن. من کشیدم بالا. ولی تو اون سرور هرچی همر تو سرور بود خورد به ما. شیش دفه از بالای نود واندرم صفر شد. دیگه خسته شده بودم. ولی با این حال از هفتاد میل دف نصف بیشترش مونده بود. دفه هفتم رسوندم به شصت و سه. ساعت هم فک کنم حدود چهار اینا بود. گفتم بذا یکی دیگه ببره بالا اونو زدن دوباره میکشم بالا. ولی نمیدونم اون که بالا برد هیچکی نزدش؟!! یا اینکه شاید همرای سرور تموم شده بود. هیچی دیگه اون صد کرد. گرچه من فک کنم رکورد امتیاز دف سرورو شکستم. یادش بخیر.
خاطره....
خاطره زیاد هست اما بهترینش و قشنگ ترینش اینه:
یه سرور استارت کردیم من و نیماGod Kill m3و SaDjaD Rayka
البته یادم نیست 500بود یا1000
خلاصه استارت زدیم و نیما گفت که احمد برو برا پاپ من میرم غارت اما طوری نباشه که بریم
تاپ نمی خوام تو چشم باشیم
منم تعجب کردم و گفتم خوب باشه هر چی تو بگی
سجاد هم گلد اد کرد
ما استارت زدیمو 2میل گرزی و 800ک شوالیه کشیدیم برا همر
اسم اک فک کنم آراد(اسم پسر سجاد) بود که تا چند سرور بعد وفتی تو پروفایل میزدیم آراد سرور قبل لرزه تو تن بقیه میوفتاد
خووب نیما یکم نامه نگاری کرد دیدم رفتیم یه اتحاد رنک ۶ گفتمش برا چی گفت صبر کن میفهمی
بعد لیدر شدیمو نیما یه ام ام داد برا دف ببینه چقد جمع میشه
من گفتم فوقش ۱میل جمع شه دیدم ۳ میل پیاده ۱.۵ میل محافظ وحدوده ۱میل البته کمتر نیزه دار جمع شد
سواره هم کلا حدود ۴میل گندم خور پارک شد تو کپ
نیما گفت فهمیدی چرا امدم اینجا
منم ساکت شدم :دی
Ara3hو بکسش هم تو اون سرور بوودن
نیما اول زیر شاخشون رو با همر های اتحاد و موج کاتایه خودش که ۳۲اتک تو ۱ثانیه رو ده طرف میوفتاد 0کرد
رفتیم برا خوده Ara3hالبته ساعت ۵صبح بوود منم رفته بودم بخوابم که ظهر بیام رو اک
ظهر که امدم دیدم همر شده ۱میل
Ara3h هم که رتبه ۱سرور بود جمعیتش شده بود 3000
اتحاد ارش امدن برامون و ۳میل دف ازم زدن و ۳ تا از ده ها 0شد
خوب همر های اتحاد ارش به جز چند تاشون دیوار شد
دیگه بیخیالشون شد نیما
ما سرور رو ادامه دادیم رو روال دیدیم یه اتحاد دیگه داره میاد بالا
اسم لیدرش looolبود
خدا شاهده بیشتر از ۳ بار صفرش کردیم اما هی پاپ میکشید نیما هم بیخیالش شد
با چند نفر نامه نگاری کرد نیما دیدم چند تا همر سنگین تبری ۱ میل امدن تو اتحاد
کتیبه جنگ اموز منحصر به فرد رو زدیم
خلاصش کنم دیگه
یکی از اتحاد Ara3h با ۲میل گرزی و ۵۰۰ک شوالیه لانچ کرد رومون
جلو زنشون بود
خوب دف ما شد۶۰۰ک
یدفعه دیدیم رو همه ی ده ها کاتا هست و ما هم دفمون جواب نمیداد نیما نمیدونم چطور
و با چه سرعتی ده همرو بعد از ۱مین کرد کپ
خوب کلا صفر شدیمو کتیبه رو دادیم به یکی از اینا ک نیما اورده بود
یارو هم نامردی نکردو از اتحاد رفت بیرون و یه مشت حیون خرید
اها ۱۰۰۰بوود سرور
خلاصه حیون خرید و کتیبه رو زد
ما هم همر زدیم روش و همر هم رفت تو دیوار
اخه فکر نمیکردیم حیون خریده باشه
نیما هم یه مشت فوشش داد و حذف کردیم :دی
اما سرور خوبی بوود از یادم نمیره
khhhhhhhhhhhh
khatere daram faravoon
bacheha migan bayad ye ketab benevisi
heyf hoseleye type nadaram
:D
حخخخخخخخخخخخخنقل قول:
نوشته اصلی توسط Mehran Linchan
مهران قضیه گرزیا منو بگو مردم بخندن یه ذره;)
ooo
من به اندازه ی بقیه حرفه ای نیستم ، البته خیلی وقت پیش دژکوب رو شروع کردم و از همون اولم با سرعتش مشکل داشتم . ولی چون هیچ وقت درست حسابی پیگیرش نمی شدم و کسی هم نبود که بهم یاد بده ، معمولا آخر آخر موفقیتم این بود که تو سرور اسپید تا واندر فارم نشده باقی موندم ! :D البته یه دوستی داشتم amirsss4 تو هت تریک باهم آشنا شده بودیم . اون کم و بیش یادم داد ، بعدا هم یه هکتور نامی رو پیدا کردم که اون کم کم بازی رو یادم داد اما چون ادامش ندادم ، اون موقع هم اینترنت دایل آپ بود ، نمیشد خیلی آنلاین باشی ، کلا فاز نمیداد . یه سرور رو یادمه که یه سهراب نامی واندر صد کرد ، ما تو اتحاد زیر شاخش بودیم ! :D اون موقع بزرگترین موفقیتم همون بود :D
گذشت تا این اخریا ، سرور 3x رو با یکی از بچه ها شروع کردیم ، خوب هم داشتیم پیش میرفتیم ، اما یه دفعه کار برای دوالم پیش اومد و نتونست بازی رو ادامه بده ، رتبمون 50 بود ، نیروی خوبی هم داشتیم ، اما تنها نتونستم بازی رو ادامه بدم و کم کم اکانت به فاک عظما رفت ! :D
دژکوب.آی آر که جمع شد ، اومدیم اینجا ، 4-5 تا سرور 500 اول رو همینطوری الکی بازی میکردیم و میگذروندیم ، با اسمای مختلف و چرت :D اما از aa500 شروع کردیم واقعا ادامش دادیم ، تو اتحاد سعید آماتور هم بودیم . نیروی خوبی داشتیم ، ولی خوب آخر سرور اشتباه کردیم و الکی یه سریا رو زدیم ، اونا هم زدن سرویسمون کردن :D البته دمشون گرم صفرمون نکردن :D آخر سرور که دیدیم واندر سعید صد بشو نیست ، تو 4 ساعت دقیقا از رتبه ی 15 رسوندیم خودمونو به 2 ، بعد رتبه ی یک رو هم زدن صفرش کردن ، ما فرتی رفتیم اول و بزرگترین امپراطوری رو گرفتیم :D واقعا کشکی کشکی بود ، شاید کلا 1 کیلو دف برامون مونده بود :D با اولین اتک صفر میشدیم میرفت :D البته به لطف جانشین عزیزمون ، که اومد کد طلا رو برداشت و در رفت ، نشد اون سرور طلا برنده بشیم . البته نوب بازی خودمون بود که بهش اجازه داده بودیم پیام هارو بخونه .
چندتا سرور قبل هم بودیم ، یادمه سرور ac500 ، یه سری صفرمون کردن ، ما هم دیدیم دیگه وقت پاپ بازی نیست ، زدیم تو کار همر . دوتا ده داشتیم و 24 ساعته شارژ بودیم . ده دوم رو کنار ده اول ساختیم که اگر اتک اومد قبل از این که بخوان کپ رو بپرونن و همر به فاک بره ، خودمون اون یکی رو بپرونیم :D
یه روز صبح اومدم سر اکانت ، یه اتحادو کلا فارم کردم و حسابی غارتشون کردم . میدونستم از سر اکانت پاشم میزنن کراپ لاک میکنن یه سری می میرن . نیرو ها رو فرستادم ده رفیقم که اگه زدن کشته ندم خیلی . شب اومدم دیدم یه مشنگی پیام داده دف ساز میشی یا بزنمت ؟! بعد دیده بود جواب ندادیم ، افتاده بود به جون ده دوم و صفرش کرده بود . خیلی شانس آوردیم ده اولو نزده بود :D منم خیلی لجم گرفت از این حرفش که دف ساز میشی یا ... شب که خوابید ، با دوالم ریختیم سر اکانتش و 1 میل همر رو کوبیدیم تو سرش ، نزدیک 700 کیلو دف داشت زدیم ، خیلی کشته دادیم ولی ارزششو داشت و واندرشو گرفتیم . همینطوری مشغول ساخت و ساز بودیم ، از اتحاد پیام اومد فلانی رو بزنید . منم نمیدونستم این رفیق سعید آماتوره خوب ! :D 1 دهش رو پروندم ، بقیشم بقیه ی اتحاد زحمت کشیدن !
به شب نرسیده بود دیدم کل اتحادشون ریخت سرم . اسم اتحادو یادم نیست ، اما یادمه گاد فادر و سعید آماتور هم توش بودن . زدن صفرمون کردن ، ولی واقعا خوش گذشت اون شب :D تاحالا با دژکوب اون قدر حال نکرده بودم که بزنم و یهو در عرض نیم ساعت کل دهام بپرن :D اخر سرور با وحید ، Rooster آشنا شدم و رفتم تو اتحادش ، کمک میکردم واندر ببره بالا ، خودمم یه جوجه همری داشتم و منتظر بودم واندر اتحاد رقیبو بزنم . همینطوری که رو اکانت وحید بودیم و به اکانت خودمون هم سر میزدیم ، خواستم واندر متین زئوس رو بزنم که رو 97 بود ، چون فاصلم از وسط نقشه زیاد بود همون موقع لانچ کردم و قبل رسیدن سربازام یکی دیگه زد صفرش کرد :)) انقدر فاصله زیاد بود که وقتی سربازای من رسیدن واندر زئوس رو 6 بود دوباره :)) که از همون 6 صفر شد البته ، ولی خوب خیلی حس بدی داشت که همچین گند عظیمی رو زدیم :)) سرور خوبی بود ولی در کل ، خیلی چیزا توش یاد گرفتم ...
Dark Side بودیم از aa500 به بعد . ایشالا سرور بعد بازم میبینیم همه رو .
یادمه تو پیش دانشگاهی که دوستام موقع کنکور میگفتن بیا دژکوب بازی کن من فقط درس میخوندم......
تا این که کنکور رو دادیم و اومدیم.... اما چه اومدنی....!!!! هیچی بلد نبودیم..... نمیدونستم چیف چیه ....واندر چیه ....همر چیه....دف چیه......
وسط جنگ رییس اتحاد ام ام میزد میگفت دففففففففففففففففففف من هم در کمال ارامش میگفتم .....داداش دف چیه؟؟؟ من تازه واردم.....نمیدونم این به چه معناست.....!!!!!!
یارو میگفت..... یارو رو تا برنگشته چیف کنین...... من میگفتم داداش.....!!!!!!
یارو میگفت.....من میگفتم.....!!!!!
اوضاعم اینقد بد بود نمیدوستم جاسوس همون رد یابه.....یارو میگفت جاسوس چند تا تربیت کردی ..... من میگفتم داداش من اصلا جاسوس تو سرباز خونه ام ندارم......بعد یه روز فهمیدم که اون همونه....!!!!
بگذریم......!!!!
از بس جنگ دیدم خسته شدم و اعصابم داغون...... داداش منو که نگو....اعصابش داغون داغون.....
به یکی بگه بیام اتحادت ،فقط کافیه بگه نه یا دعوت نده، فارم میشه بدبخت.....!!!!بماند که بعدش اتحادش میان و ما رو فارم میکنن......
چون هیچ کی رو نمیشناختیم با خیلی ها سرشاخ شدیم و الکی الکی دشمن ....!!!!
پدرام و پرهام بی پول..... :p
یادش بخیر
یه دفعه خواستیم دهکده ی یکی رو چبف کنیم(طرف ان بود)
بخاطر نوووب بازی و از ترس دف چیدنش
دو تا حمله زدم
تو اولی با 300 کیلو شوالیه رفتم(تو همین دور اول چیف شد و شوالیه ها به عنوان نیروی پشتیبان ساکن دهکده شدند)
موج دوم که 1.1 میل گرزی توش بود،رو دهکده خراب شد و 300 کیلو شوالیه و 700 کیلو گرزی به فنا رفتند
بعدش طرف اومد و دهکده رو پس گرفت و کلی اه و اندوه واسه ی من موند
خخخخخخخخخخخخخخخخ
سلام خدمت دوستان بهترين خاطره من تو دژکوب سر يكي از سرورهاي قديم بود كه براي 100 كردن واندر nw 3شب نخوابيدم 30تا اكانت دستم بود كه مدام ميرفتم منابع ميفرستادم براي واندر . ولي خوب خوبيش اين بود كه برنده سرور شديم .
راستي تو اين سايت فكر كنم نميشه موقع واندر رو چندتا اكانت رفت درسته ؟
سلام ... بله :) همه خاطراتشون اندازه یه کتاب می شه :) ماله ما به یه صفحه آ4 هم نمی رسه :)
با خیلی ها باز کردم ... آخر سر از همه هم خاطره ی خوش دارم :) الخصوص زدن واندر آرش و خوردن واندرم توسط آرش :)
خخخخخخ خاطره که فراوونه از اون بیشتر سوتی ها
ولی یکی از همین سرور اخرا ( 1000بود)که شب باز شدن نقشه خورده بود تو فینال جام جهانی ماهم کلی طرفدار آلمان اصن یه چشم به مانیتور بود یه چشم به تلویزیون
اون سرور اکثر شاخا بودن مث ارش ولی ارش با اینکه خیلی شاخ بودن ولی صفر شدن :-) خیلی ها دیگه هم صفر شدن
اقا روز دوم بود یا سوم سرور که لیدر ی ام ام داد واسه فارم همگانی یه بنده خدا اونم رتبه ۷ ام سرور بود با اسم EZRAILاقا زدیم لهش کردیم بعد یارو ان شد منم مامور صفر کردن یارو بودم و یارو سیریش بود به معنی واقعی کلمه :-P
گذاشت رو حذف ولی هی پی ام میداد و شاخوشونه میکشید
اقا طرف نامردی نکرد و رفت اتحادش رو هماهنگ کرد ده دومم رو زدن هر چی دف توش بود نابود شد ده هم چیف شد ولی من اون موقع رو اک.نبودم وقتی برگشتم دیدم دهکدم به فنا رفته انصافا نیروی ۵تا اکشون که هیچکدوم زیر ۳۰۰کیلو دف نداشتن رو صفر کردیم ولی همر خودمون هم صفر شد B-)
شب واندر هم ی اکی بود با اسم lion خیلی شاخ بود ولی از linchan bax زد همه ی دفشو پروند منم زرنگی کردم سریع واندر چیف کردم بعد من مونده بودمو با ی واندر بعد چند تا پی ام دادن واسه اتحاد ولی رفتیم ی اتحاد که چهار تا واندر داشت و سه تا نقشه رفتیم باشون ولی لیدر خیلی خیلی ضعیف بود و واندر ها جاموند منم اونجا زدم ی واندر دیگه هم گرفتم ولی نقشه نداشتم :-D بعدش با همه بچه اتحاد رفتیم ی اتحاد دیگه که لیدرش فک کنم king toten بود که اخر هم خودش صد کرد ولی ما رو به دلیل ندادن دف به واندر انداختن بیرون :-) ولی اون موقع دیگه اکو ول کرده بودیم و اصن خبری نداشتیم اون سرور تا ساعت سه ظهر دو روز بعد از باز شدن نقشه واندر صد شد
اون سرور رو اک BIG______BANG بازی میکردیم که خیلی بمون حال داد خداییش
سلام به همه
ابوذر یک کیلو تو دیگه چرا؟ رفاقت و معرفت و گه زدی توش
اینجوری رفاقت میکنید؟ دمتون گرم که با نامردی بازی میکنید
اکانت xXx رو همرشو زدید به اینو اون کتیبه شو بردید کاری کردید اکانت بن بشه
فقط میگم دم همتون گرم که زحمت یه عده رو اینجوری به باد میدید
حالا پرچم رفاقت رو که کردید تو گه حداقل مردونگی رو به جا میاوردید
ina ke edeashon sar be falak mikeshid moji :Dنقل قول:
نوشته اصلی توسط Mojtaba_Matrix
damesh garm :D
hame bamarama :D
nim kilu bash vali mard bash :D
من از دژکوب خاطره بد زياد دارم همش نامردي همش كلك
خاطره خوبمم آشنايي با دوست خوبم مجيد بود
خاطره اونايي كه تو اين سروراي اخير روزاي آخر اتحاد تشكيل ميدادنو واندر 100 ميكردن اما تا قبل از اون چادر سرشون بود
يادمه با همينا هم اتحاد بوديم كمك كه خواستم هيچكدومشون به من كمك نكردن خودتون بهتر ميدونيد كيا رو ميگم:confused:
من با دژکوب یه خاطره سه ماهه قشنگ دارم با لیدری ایدین
اوایل تو سرور 6 دو ماه بازی کردم کلی اطلاعات یاد گرفتم و از نوب بودن اومدم بیرون
تو سرور 7 شروع کردم با نژاد گول، اخه زیاد وقت نداشتم و نمیخواستم فارم بشم
با اینکه تجربه زیاد نداشتم اما دف خوبی بدست اوردم
اخرای بازی بود قبل از ازادی کتیبه بود که رفتم تو یکی از زیر شاخه های اتحادی تو se که ایدین لیدر اصلیش بود
هر دفعه گزارشای دیوار شدن سه ساید دیگه و دزدین کتیبه های اونا توسط اتحاد ما برای بچه های اتحاد میومد(اخه با معرفتها 3 به یک ساید ما رو میزدن) منم کلی با لیدری ایدن حال کردم اخرشم واندر ما زودتر 100 شد
چنان جو گیر بودم که اگر پیام میومد که فلان جا دف میخواد شده بود 10 تا پیاده بدم ارسال میکردم
برای همینم همیشه se رو انتخاب میکنم با اینکه معمولا بدترین ساید هست
فقط بعدا فهمیدم ایدین یکی از پلیر های حرفه ای دژکوب هست که هرز گاهی تو یک سرور میاد
کدوم اکانت بودی؟نقل قول:
نوشته اصلی توسط white wolf
همه ی آیدینای دژکوب ماشالله پلیرای حرفه ای هستن مهمتر از اون همشون با اخلاق ان
ولی این آیدینی که شما میگی باید بگم فقط همون سرور se بازی میکرد :دی تو هر 4تا ساید ام توتال لیدری کرده :) بعد اون سرور 9(توتال ج.غ) سرور 12(توتال ش.غ) سرور 14(ماه دوم پیچوند مارو) بازی کرد
بهترین خاطرم مال سرور 9 بود رو واندر کار میکردیم واقعا بهترین سرور عمرم بود واندرم تا 99 بردیم بعد زدنمون ولی آخرم se صد کرد ..
سلام به همه
واقعا دژکوب جزو خاطرات خوب زندگی من بوده و دوستان بسیار زیادی پیدا کردم خیلیا مقطعی که همیشه یادشون میکنم گاهی و دلتنگشون میشم و خیلیا هم هنو ادامه داره رفاقت و پلی کردنمون.
اولین خاطره بسیار تلخی که یادم میاد مربوط به چندین سال پیشه. یادش بخیر اون روزایی که هر پلیری اصلا نمیتونست اکانتش رو به جمعیت 100 هم برسونه و با کوچیکترین اشتباه در لول کردن ساختمان ها خودش خودشو کراپ لاک میکرد.و اکانت قفل میشد و تموم !
خلاصه اولین خاطره تلخ ما ازین بازی این بود که با داداشم اکانت زده بودیم هر کدوم سوا و بعد از چند وقت تمرین و ازمون خطا با هزار بد بختی تونسیم اکانتهامون بالا بیاریم و اک قفل نشه و چند تا نیرو با هزار بدبختی و مکافات بسازیم که کمتر از 10 تا دونه میشد چون مثل الان نبود. خشت خشت اکانت رو دونه دونه با بدبختی باید میساختی و سنگ رو سنگ میذاشتی تا اک بالابیاد جمعیت 3 رقمی شه.
خلاصه اقا بعد که چندتا دونه نیرو ساختیم یکی از اکانتهای نزدیکمون رو با داداشم خواسیم که فارم کنیم. دوتایی همزمان هر چی نیرو داشتیم زدیم به یارو و عاقا گزارشا رو باز کردیم دیدیم زکی !
داداشما بجاییکه اتک بده اومده پشتیبانی داده بود اونجا و نیروهای ما هم خورده بود تو نیروهای اون. یکدونه نیرو برگشت. اقا بحدی عصبانی ناراحت شدم و چه قشقرقی راه انداختم . و با همه قهر کردم و گفتم دیگه دژکوب بازی نمیکنم. سه روز با همه قهر بودم و نه خوراک داشتم نه حرف میزدم. سه روز به داداشم داد هوار میکردم فقطhttp://www.freesmile.ir/smiles/612213_gigglesmile.gif
سرور 7 راند دو رو اکنت سزار
سرور تو فروردین شروع شد و آرش یه هفته اول رو اک نبود
بازی رو که شروع کردیم اولین سرور ورژن 4 بود (فک کنم آرش سرور 9 هم بازی میکرد منم قبلا پیش نمایش خارجیش رو دیده بودم )
یه مدت گزشت و بازی جدی شد
نمیدونستیم که هیرو به صورت نامحدود انبار ایتم داره
یک روز کامل باهم نامه نگاری میکردیم(یا پای تلفن یادم نیست دقیقا) که کدوم آیتم هارو نگه داریم به درد میخورن و کدوم ایتم هارو بفروشیم چون جای بی خود میگیرن
یه مقدار گذشت و بعد متوجه شدیم انبارش نامحدوده
اونروز تا ته سرور رو برنامه چیده بودیم که به چی ها نیاز داریم
خاطره از نوب بازی ها بگیم از موقعی که نمیدونستیم چجوری بازی تموم میشه ؟؟!
یا از وقتی که واندر 100 میکردیم یا باگ و طلا بدون طلا و کلوپ میجنگیدیم ؟!
من بیشترین خاطراتمو از یه سایت دارم. تو آی آر ییکی مونده به آخرین سرور ایکس 3 اولین بازی من بود. پسر خالم تو اکانت King of Se بود. اون موقع برای شروع بازی معمولا 4 5 تا مولتی حداقل رو شاخش بود. من هیچی بازی بلد نبودم و 5 تا مولتی داد دستم گفت بکش بالا. ما هم از خدا بی خبر و با این حال که کمی علاقه داشتم شروع کردم.
به جز اونا خودم 2 اک دیگه ساختم و باشون پلی میدادم. خلاصه گذشت و 1 هفته ای شد گفتم ببینم بازی چه خبره دیدم پسر خالم مولتی هارو گذاشته رو حذف. یکیشون که خیلی بش رسیده بودمو برداشتم پسش رو عوض کردم و برداشتم. حالا 3 تا اک داشتم. شروع کردم به بازی تا وقتی که دیگه خونمون رو عوض کردیم و اینور دیگه آنتن اینترنت نبود و ناچارا کنمار کشیدیم. سال بعدش تابستون اومدیم دیدیم سایت کلا بسته شده و ادرسش رو که میزنیم میره دات کام. بیخیال شدیم تا هفته بعدش که یهو دیدم اسم سایت .... هست. رفتم اونجا. سرور X20 بود که اولین سرور اونجام بود. ادامه دادم و با اینکه 10 روز گذشته بود ولی خوب خودمو کشیدم بالا ( البته نه در حد لشکر مشکر اینا :() تا اینکه یه اشتباه کردم و اونی که بهم کمک کرد خودمو بکشم بالارو زدم. چون فکر می کردم دیگه پلی نمیده. بعد یهو همه نیرو هام و سزار هام دیوار شدن. بعد یارو با کمال آرامش بقیه نیرو هامو هم 0 کرد. دیگه نرفتم تو اکم تا ببینم پاپ 0 کرده یا نه ؟!!!!!
فردا یه خاطره دیگه مینوسم. شب خوش !
بزار منم یه خاطره بگم که هیچ وقت از ذهنم پاک نمیشه
تو یکی از سرور های .آی آر با نژاد توتن طبق معمول جنوب غرب بازی میکردیم ورژن 3.6 بود خلاصه افتاده بودیم تو مرز شمال غربی , از شانس بد یه بازیکن خوب به اسم اکانت xperia (نمیدونم تو مهاجمین یا غارتگر ها بود یا نه ) هم بود افتاده بود درست چند خونه بالاسرم , خیلی اعصاب منو , هم بازیم خورد شده بود که چیکارش کنیم از طرفی هم سخت بود منجنیق تحقیق کردن و از طرفی هم درگیر میشدیم اوضاع قاریشمیش میشد و از بازی کلی عقب می افتادیم بلخره تصمیم گرفتیم حواسمون بیشتر بهش باشه , ولی قرار نبود همینطوری ولش کنیم
یه چند روزی گذشت یادم نمیاد سر چی باهاش تو نامه بحث و گفتگو کردیم ولی مطمئنم که بهش پیشنهاد همکاری داده بودم
ایشون به ما حمله کردن با مقداری گرزی , تو سرور های ورژن 3.6 دلاور خیلی نیرو با ارزش بود چون هم میشد دفاع کرد هم کانتر کرد , یعنی هر کسی دلاور بالای 50 تا داشت خدا بود برا خودش ؛ خلاصه این حمله کرد بهش نامه زدم داداش نزن هم تو عقب میفتی هم من جوابی نداد .
یه نکته تا جای که بلدم , نباید تو دژکوب مخصوصا" ورژن 3.6 به کسای که دارن بازی میکنن چند هفته اول بازی حمله کرد چون منجنیق نیست و راحت میتونن جاخالی بدن و امار شما در بیاد.
خلاصه ایشون حمله کردن و منم جاخالی دادم با 400 تا گرزدار بود فکر کنم , امارش برام در اومد , به هم بازیم گفتم دلاور ها رو نفرست غارت , یادمه دقیقا" 120 تا دلاور داشتیم منتظر موندیم xperia دوباره حمله کنه و حمله کرد تایم ها رو در اوردم و وقتی حمله ی اون نشست بعدش منم با اختلاف زمانی که وجود داشت دقیقا" موقعی لانچ کردم که 1 ثانیه بعد اینکه نیرو های اون مینشست تو دهش دلاور های من میرسید , هیچی دیگه حمله رو زدم بعد چند مین رفتم نامه بدم به طرف که دیدم چند تا فحش به خودش تو پروفایل نوشته و حذف اکانت نوشته ! نامه دادم که خودت خواستی و یه جمله معروف که همه حذف میکنن و شما چطور رو بهش گفتم بعدش هیچ دیگه حذف کرد و رفت ما هم به خوبی و خوشی بازی کردیم :ایکس
اون موقع فروم خیلی جای باحالی بود :دی یادش بخیر
اینم عکس
فایل پیوست 688
پ.ن: چقدر جالبه ادم تعداد نیرو ها یادش میمونه ولی سرور نه ! با اینکه هر دو موضوعشون مشترک هست !!!
پ.ن: چقدر حرف زدم :|
پ.ن : بای :دی
خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخنقل قول:
نوشته اصلی توسط saeed
سرور 7 راند 3 من و امير و سعيد رو اكانت schizophrenia بازي ميكرديم (راند 2 هم رو اكانت سزار همين سه نفر بوديم)
يكماه از بازي گذشته بود
امير قهرمان را زده بود به جايي كه باعث شده بود قهرمان بميره
نامه داده بود كه منابع را مصرف نكنيد تا قهرمان را زنده كنيم
بهش نامه دادم كه سطل داريم (خيلي سطل داشتيم)
چرا باسطل زندش نميكني؟
گفت منابع كمه
بهش زنگ زدم و گفتم قهرمان را چه جوري با سطل زنده ميكني؟
گفت اول با منابع دستور زنده شدنش را ميدم.
بعد واسه اينكه سريع زنده بشه سطل استفاده ميكنم.
بهش گفتم از كي تا حالا اينجوري زندش ميكني؟
گفت از اول سرور قبل (سرور 7 راند 2)
هيچي ديگه
بهش گفتم احتمالا علت اينكه اكانت سزار پاپش پايين بوده تو بودي :D
با سلام
دژکوب بیشتر برام خاطراتی داشته از دوستای خوبی که پیدا کردم
چاکر اقا ارش
سوتی که زیاده اما مسیله ای که این سرور دیگه شورشو برام در اورده رو تعریف میکنم
سومین سروری که بازی میکردم کم کم داشتم میفهمیدم چکاره ام،اخرش شدم هولدر واندر جنوب شرق سرور۳ راند دوم،ولی بهم میگفتن جاسوس تا اواخر بازی،الان فهمیدم چرا
این اکانت من افتاده بود روی نقطه صفر مرز جنوب شرق با شمال شرق،من ۳ ماه اول لیدر اتحاد شمال شرق بودم،بقیش لیدر اتحاد دیگه ای در جنوب شرق،خخخخخ
اقا دعوام شد سر یکی بچه ها با اک دوم جنوب شرق،گفتم میزنمت
تا شب جلسه گرفتن که الان کویر به شمالیا گفته بیان این اکو بزنن چون اوضاعشو میدونه
سرور ۷ راند دوم وقتی نامه عمومی میدادم برای کل ساید،روزانه ۲۰۰ نامه ج میدادم،اقا من توی یکیش بجای جنوب غرب نوشتم جنوب شرق،عمومی فرستادم همه جا،گفتن این جنوب شرق بازی میکنه و جاسوسه،خخخخ
سرور بعد لیدرکل که بودم ۷ راند سوم
بازی سه به یک بود،من روابط پنهانی داشتم با نصف شمال غرب،یه کتیبه با اینکه گفته بودم اتک نره،زدیم من پس دادم،شدم جاسوس شمال غرب خخخ
این سرور ای۱ هم الان هستیم اول سرور شدم یاغی الانم شنیدم که کتیبه فروختم به علی اشرفی توی سرور ۷ راند سوم خخخخ
خلاصه نمیدونم چه سیستمیه
سلام به همه
ارش حرف سرور 7 زد راند دو و خاطرات ما رو زنده کرد. حالا میخوام یکی از بزرگترین سوتی هاییکه علنی دادم بگم:o
تو همون سرور که عرض شد با احسان اُرلیوس لیدر یکی از اتحادهای ج.غ بودیم و نمیدونم چی شد که از اکانت تام و جری جاسوسی زدم دیدم 40-50 تا اینا فیل تو دهشه. ام ام زدم به اتحاد همه بچه ها هر چی قفس دارن بدن به هیرو به این مختصات حممله کنن که فیل توشه.http://www.freesmile.ir/smiles/228319_nerdylaff.gif
قابل توجه دوستان که اون موقه ها شاید دوتا سرور میگذشت شما فیل نمیدیدی. شاید آناکاندا یا حتی خرس قطبی میدی فیل نچ:o
از اول نسخه کلاسیک دژکوب بودم تا اخرش که دژکوب پوکید و ف**ی***ل**ت**ر شد کلی خاطره خوب و بد دارم از این بازی
دوستای خوبی پیدا کردم توی این بازی مثل سعید اسکانیا..نازی..مریم بانو...و.................
بدترین خاطرم روزی بود که فرشید بهترین پلیر دژکوب فوت کرد هیچ وقت یادم نمیره سره یه سیب زمینی سرخ کرده چ دعوایی باهم کردیم چند روز بعدش فوت کرد :( روحش شاد :(
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ZAMBI
:((
یادش بخیر
خدا بیامرزتش
با علی چیفر دعوا میکرد میومد میگفت نازی یه چی به این پسرت بگو دیگه :((
منم همیشه طرف علی رو میگرفتم
یادم میوفته حالم خراب میشه
درسته خیلی روزای خوبی داشتیم ولی روزای بد هم کم نداشتیم
یادش بخیر
اولین سرور ران شده دژکوب که تستی بود پشت بندش هم یدونه کامل ران شد که کتیبه نداشت! بله اکانت GOD آقا افشین ، Prana ، aghrab ghermez و Pesarshikamo و کلی اکانت دیگه یادم نمیاد
اون موقع ardeshir2000 و Wildox و تری دات یکطرف بودن و judges و War Gods یک طرف قضیه ( judges و War gods اختلافاتی با هم داشتن لیدشون Azar نامی بود و از اینطرف GOD و Prana از judges ولی هردوتاشون تقریباً جلوی تری دات اون موقع بودن)
از اینا بگذریم اون زمان نوبی بودم برای خودم دمخور یکی مثل خودم بودم . یه روزی اکانت Wildox از تری دات اومد توی جنوب غربی یدونه 15کراپ گرفت آقا من با یک نفر دیگه قشنگ فکرامون کردیم دودوتا چهارتا بله جمع نیروهای ما میشه مثلاً 15 کیلو دقت کنید جمع نیروهامون! اون یک اکانت جدا بود من هم جدا
عاغا که شما باشید اتکامون زدیم و دقیقاً سیم سکند شد اونم با دایل آپ چون اون موقع ADSL نبود، خوشحال خوشحال رفتیم خوابیدیم تا فردا بیاییم ببینیم دهکده 0 شده تا مهاجر بفرستیم اونجا مال خودمون بشه ، بیدار شدیم دیدیم به به کلاً رفتیم تو دیوار! اخه فکر میکردیم اگر نیروهامون توی یه تایم دقیق همزمان حملش برسه دوتا نیروهامون با هم جمع میشه ;)
یکسری هم اتک چیف زدیم رفتیم خوابیدیم ( کرممون گرفت بود اون ده حتماً بگیریم :D ) هیچی صبح بلند شدیم مجدد دیدیم به به اتک رفیقمون چیف کرده اتک پشت بند من با کلی تلفات چیف رو چیف شده و درنهایت خود wildox چیفرش زده بوده رو ما چیف کنه که خب دمش گرم چیف کرده بود و دهکدشو پس گرفته بود.
مجدد دهکده دست خودش مونده بود ولی بالاخره فکر کنم لیدرمون که توی اون شاخه بودیم agrab ghermez که تجربه بازیش خیلی بیشتر از ما بود زد دهکدشو تنهایی 0 کرد تا یکی از ما اونجارو بگیریم.
آها افشین نمیدونم یادش باشه یا نه توی همون سرور از تری دات اتک روی دهکدش بود برای 0کردنش که درخواست نیرو پشتیبانی MM زدن که قبل فلان تایم نیروهاتون اونجا باشه من نیروهامو فرستادم نوب بازیم گرفت یدفعه بک زدم نیروهارو داشت میرفت که تا برگشت ارسال کردم ، هیجی این ارسال من کمک بشیار شایانی برای ده افشین شد چون منکه نمیدونستم اون موقع اینزرت چیه دفاعی من فکر کنم 500 تا محافظ یا لژیون بود لابلای اتکای تری دات اینزرت شد و این باعث شد تیمی که برای ارتقای ساختمان و ... روی اکانت GOD بودن بتونن چنتا ارتقا انجام بدن که دهکده 0 نشه و بالاخره جمعیتو تونستن برسونن به نزدیکای 0 ولی 0 نشد.
خاطره زیاد هست ولی خب حسش نیست میفهمی!! حسش نیست ;)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ** NAZI **
عجب بحثی شد:|نقل قول:
نوشته اصلی توسط ZAMBI
منم آخرین خاطره ای که دارم از فرشید مال بعد رفتن محمدعلی از سرور 14 بود(تو همون سرور با فرشید آشنا شدم) که فرشید شد توتال و با ج.ش متا بستن ولی اکثریت پلیرای ش.غ که سرورای قبل با ما بازی کرده بودن ناراضی بودن و تحت پلن ما که تنها اکانت باقیمونده ش.ش بودیم بازی میکردن و قرار بود متا رو بهم بزنن فرشید فهمید با ناراحتی چندتا پیام فرستاد و حرفمون شد :| از هم دلگیر شدیم که یکماه ام نشد که بعدش اون اتاف افتاد
یادش خالی نباشه
یادش بخیر بعد از سرور تست ، فکرش رو هم نمیکردم که اولین واندر ایران تو اکانت من 100 بشه و بعد از اون صدها خاطره و 100 ها دوست و دشمن برای خودم بسازم!
فایل پیوست 965
Rise of nation
کسی از اینجا سرور 4 و 6 راند اخر هست؟ اخرین سرور ایران
---
بهترین خاطره ام اشنای با کسانی بود که فکر نکنم تا اخر عمرم فراموششون کنم