-
پس از اونجا جرقه توی ذهن پوارو خورد و به فکر پیدا کردن جاسوس افتاد... اما جاسوسا کتیبه چشمان عقاب داشتن :| و... :دی
-
حالا بشین و این جاسوس رو پیدا کن!
کی میتونه باشه...
-
محبوبیت کاربر - 1 تشکر, 1 پسندیدن, 0 نپسندیدن
-
فقط یه کار میشد واسه پیدا کردنشون کرد اونم این بود که کتیبه رو...
-
محبوبیت کاربر - 1 تشکر, 1 پسندیدن, 0 نپسندیدن
-
بدست بیاره !!!ددی از سال ها قبل یه کتیبه دستشه...
برای پیشرفت لازم نیست که نابغه باشی ، کافی است یک قدم جلو باشی.
-
محبوبیت کاربر - 1 تشکر, 1 پسندیدن, 0 نپسندیدن
-
باید به سراغش میرفت تامطمعا بشه......اما اگه نبود چی؟؟؟؟؟؟؟.........
-
محبوبیت کاربر - 1 تشکر, 2 پسندیدن, 0 نپسندیدن
-
اگه حتی نبود هم میشد از سوابق کتیبه فهمید که الان دست کیه; پس...
-
محبوبیت کاربر - 1 تشکر, 1 پسندیدن, 0 نپسندیدن
-
پس بی معظلی رفت پیش ددی و.......
برای پیشرفت لازم نیست که نابغه باشی ، کافی است یک قدم جلو باشی.
-
محبوبیت کاربر - 1 تشکر, 1 پسندیدن, 0 نپسندیدن
-
-
محبوبیت کاربر - 1 تشکر, 1 پسندیدن, 0 نپسندیدن
-
نوشته اصلی توسط
سلطان
دست شویی کجاست؟
نمک دون......بابا داستان به.....گرفتی
از ددی سراغ کتیبه رو گرفت و ددی.........
برای پیشرفت لازم نیست که نابغه باشی ، کافی است یک قدم جلو باشی.
-
محبوبیت کاربر - 0 تشکر, 1 پسندیدن, 0 نپسندیدن
-
ددی بهش داد و اون هم برد دادش دست پوارو ... پوارو تا دیدش قلبش گرفت و نزدیک بود بمیره!!
-
محبوبیت کاربر - 1 تشکر, 1 پسندیدن, 0 نپسندیدن