صفحه 7 از 17 نخستنخست ... 56789 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 61 تا 70 , از مجموع 164

موضوع: داستان رو ادامه بده :دی

  1. #61

    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    نوشته ها
    17


    محبوبیت کاربر
    یاد شده
    در 0 پست

    اره هنوز بابا نشدم و فعلا تصمیم هم ندارم بابا بشم........چیه:دی
    که تصمیم گرفت به جای دهکده بره با شلوار گل منگولی به خود ددی اتک بده و.........

  2. تشکر ** NAZI ** تشکر نمود
    پسندیدن ** NAZI ** پسندید
  3. #62

    تاریخ عضویت
    May 2014
    محل سکونت
    :D
    نوشته ها
    85


    محبوبیت کاربر
    یاد شده
    در 2 پست

    و این چنین شد که رفت گل های شلوار گل گلی ددی رو قیچی کرد و .......
    لطفا ثبت نام کنید. خودتونو با ما در میان بگذارین

    لطفا ثبت نام کنید. خودتونو معرفی کنین

    لطفا ثبت نام کنید. خودتونو درباره دژکوب در این قسمت به اشتراک بذارین

  4. تشکر Spartacus تشکر نمود
    پسندیدن Spartacus پسندید
  5. #63

    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    نوشته ها
    17


    محبوبیت کاربر
    یاد شده
    در 0 پست

    صبح آن رو در حالی که همه میخاستن وارد شرکت شن با صحنه ای برخورد کردند که ددی................

  6. #64

    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    نوشته ها
    17


    محبوبیت کاربر
    یاد شده
    در 0 پست

    همه با علامتی تعجب رو کلشون به ددی نگاه میکردند،که بیهوش وسط راهرو شرکت افتاده و تشتکش پریده....
    و نازی با دیدن این صحنه سریع رفت به سمت ددی و گفت چرا نگاه میکنید .......................:دی دی دی
    چه قدر اینجا خلوت .........خودم برای خودم داستان میگم....عجب

  7. تشکر ** NAZI ** تشکر نمود
    پسندیدن ** NAZI ** پسندید
  8. #65

    تاریخ عضویت
    May 2014
    محل سکونت
    :D
    نوشته ها
    85


    محبوبیت کاربر
    یاد شده
    در 2 پست

    سیستمم خراب بوووود
    الان اومدم ساری
    بله نازی برگشت گفت که چرا اینجوری نگاه میکنید یکی بره اب بیاره .....
    لطفا ثبت نام کنید. خودتونو با ما در میان بگذارین

    لطفا ثبت نام کنید. خودتونو معرفی کنین

    لطفا ثبت نام کنید. خودتونو درباره دژکوب در این قسمت به اشتراک بذارین

  9. تشکر Knig}{T, cyrous, Spartacus تشکر نمود
    پسندیدن cyrous, Spartacus پسندید
  10. #66

    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    نوشته ها
    231


    محبوبیت کاربر
    یاد شده
    در 0 پست

    که من گفتم آب رو حروم نکنید و با لگد ددی رو به هوش اوردم و...
    در زمان صلح پسران پدران را به خاک میسپارند و در زمان جنگ پدران پسران را

  11. تشکر ** NAZI ** تشکر نمود
    پسندیدن ** NAZI ** پسندید
  12. #67

    تاریخ عضویت
    May 2014
    محل سکونت
    :D
    نوشته ها
    85


    محبوبیت کاربر
    یاد شده
    در 2 پست

    طفلکی ددی
    بعد که ددی به هوش اومد ازش پرسیدیم که چی شده و اون گفت ارش اومدههههه و دوباره از هوش رفت ....
    لطفا ثبت نام کنید. خودتونو با ما در میان بگذارین

    لطفا ثبت نام کنید. خودتونو معرفی کنین

    لطفا ثبت نام کنید. خودتونو درباره دژکوب در این قسمت به اشتراک بذارین

  13. تشکر cyrous تشکر نمود
    پسندیدن cyrous پسندید
  14. #68

    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    نوشته ها
    17


    محبوبیت کاربر
    یاد شده
    در 0 پست

    نقل قول نوشته اصلی توسط ** NAZI ** نمایش پست ها
    سیستمم خراب بوووود
    الان اومدم ساری
    بله نازی برگشت گفت که چرا اینجوری نگاه میکنید یکی بره اب بیاره .....
    مگه از ساری وصل میشید....
    خوب داستانو ادامه بدیم
    همه زیر زبونی میگفتن آرش ...آرش کیه؟؟؟؟فقط نازی میدونست چه زلزله ای ،انگار سقف تو سر نازی امده بود .............

  15. تشکر ** NAZI ** تشکر نمود
    پسندیدن cyrous, ** NAZI ** پسندید
  16. #69

    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    نوشته ها
    231


    محبوبیت کاربر
    یاد شده
    در 0 پست

    نقل قول نوشته اصلی توسط Spartacus نمایش پست ها
    مگه از ساری وصل میشید....
    خوب داستانو ادامه بدیم
    همه زیر زبونی میگفتن آرش ...آرش کیه؟؟؟؟فقط نازی میدونست چه زلزله ای ،انگار سقف تو سر نازی امده بود .............
    چی کار داری کی از کجا وصل میشه برادر من بازیتو کن

    بعد هم سقف رو سر میاد ن توسر 614613_warning.jpg

    ومن باخودم فکرکردم یعنی آرش اومده برا سرور فینال مگه یادش رفته سال پیش چیکارش کردیم109017_stretcher.gif
    در زمان صلح پسران پدران را به خاک میسپارند و در زمان جنگ پدران پسران را

  17. تشکر Spartacus تشکر نمود
    پسندیدن Spartacus پسندید
  18. #70

    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    نوشته ها
    17


    محبوبیت کاربر
    یاد شده
    در 0 پست

    نه به من مربوط نیست از کجا وصل میشه...من فکر میکردم چون ایشون مدیره.....وبازم فکر میکردم شرکت هم تهرانه...همچین سوالی رو پرسیدم مثلا فکر کردی من از کجا وصل مبشم؟؟؟؟فعلا یه تریپ رفتم رو شاخ آفریقا یه چندتا حیوووووون جدید شکار کنم :دی
    نازی با خودش فکر میکرد درسته که سال پیش شکست خورد تو مسابقات فینال.....ولی آرش یه قهرمان بلا مانع هست.....6 سال قهرمانی پشت سر هم و دردسر های قهرمانی اون که رو سر نازی و ددی میرخت،نازی به این فکر افتاد که چه جوری ..........

صفحه 7 از 17 نخستنخست ... 56789 ... آخرینآخرین

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •