-
-
محبوبیت کاربر - 2 تشکر, 2 پسندیدن, 0 نپسندیدن
-
بله نازی چون مخرفونه معذرت خواهی و ولی یهوی یکی اومد و ....
-
محبوبیت کاربر - 1 تشکر, 1 پسندیدن, 0 نپسندیدن
-
نوشته اصلی توسط
** NAZI **
بله نازی چون مخرفونه معذرت خواهی و ولی یهوی یکی اومد و ....
یهو یکی اومد 2 تا شونو کشت و پایان :دی
-
محبوبیت کاربر - 1 تشکر, 1 پسندیدن, 0 نپسندیدن
-
نخیرم تموم نشد بلکه پیمان که زیر چشش ای رنگی شده بود سوزن گلدوزی رو برداشت ...
اسپم : پیمان جان جز شما اینجا کسی نیست بشه باهاش داستان رو ادامه داد الان هادی رو جات بیاریم تو سناریو به سوت دوم نرسیده بن میکنه تاپیک رو هم میبنده نکنه توقع داری آقا امید رو بیاریم جلو دوربین هااا .... (یه وقت با اون اک مدیریتت در صدد جبران حرکات لجستیکی نریا )
ویرایش توسط cyrous : 02-28-2015 در ساعت 07:25 AM
در زمان صلح پسران پدران را به خاک میسپارند و در زمان جنگ پدران پسران را
-
محبوبیت کاربر - 1 تشکر, 1 پسندیدن, 0 نپسندیدن
-
سوزن گلدوزی و ورداشت و رفت سراغ هادی ، چشتون روز بد نبینه ......
-
محبوبیت کاربر - 1 تشکر, 1 پسندیدن, 0 نپسندیدن
-
با سوزن هادی رو تهدید کرد که دیگه بچه ها رو بن نکنه و هادی گفت ...
در زمان صلح پسران پدران را به خاک میسپارند و در زمان جنگ پدران پسران را
-
محبوبیت کاربر - 1 تشکر, 1 پسندیدن, 0 نپسندیدن
-
باشه اقا باشه دیگه بن نمیکنم و ....
-
محبوبیت کاربر - 1 تشکر, 1 پسندیدن, 0 نپسندیدن
-
و اینجا من خودم میام تو داستان تا از هادی تعهد محضری بگیرم و ...
در زمان صلح پسران پدران را به خاک میسپارند و در زمان جنگ پدران پسران را
-
هادی راضی شد ولی نازی میخواست....
(سلام با اجازه ماهم بازی)
-
نوشته اصلی توسط
Knig}{T
یهو یکی اومد 2 تا شونو کشت و پایان :دی
نوشته اصلی توسط
cyrous
نخیرم تموم نشد بلکه پیمان که زیر چشش ای رنگی شده بود سوزن گلدوزی رو برداشت ...
اسپم : پیمان جان جز شما اینجا کسی نیست بشه باهاش داستان رو ادامه داد الان هادی رو جات بیاریم تو سناریو به سوت دوم نرسیده بن میکنه تاپیک رو هم میبنده نکنه توقع داری آقا امید رو بیاریم جلو دوربین هااا .... (یه وقت با اون اک مدیریتت در صدد جبران حرکات لجستیکی نریا )
نچ شما دوتا هیچ وقت داستانسرا نمیشین. اخرش مگه عریضه نویسی یا چک نویسی چیزی از اب در بیایین
نوشته اصلی توسط
** NAZI **
باشه اقا باشه دیگه بن نمیکنم و ....
و بی و دییی
نوشته اصلی توسط
cyrous
و اینجا من خودم میام تو داستان تا از هادی تعهد محضری بگیرم و ...
لازم نکرده شما بیایین تعهد کتبی بیگیرین. همون نازی خانومی میان من بجای هادی جونمی جون انواع و اقسام تعهدات رو امضا گرداهی
-
محبوبیت کاربر - 1 تشکر, 1 پسندیدن, 0 نپسندیدن