-
مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هر دم*******جرس فریاد می*دارد که بربندید محمل*ها
به می سجاده رنگین کن گرت پیر مغان گوید*******که سالک بی*خبر نبود ز راه و رسم منزل*ها
... آن خطاط سه گونه خط نوشتی:
یکی او خواندی، لا غیر.
یکی را هم او خواندی هم غیر.
یکی نه او خواندی، نه غیر او!
آن خط سوم منم
-
محبوبیت کاربر - 1 تشکر, 1 پسندیدن, 0 نپسندیدن
-
آب زنید راه را هین که نگار می*رسد
مژده دهید باغ را بوی بهار می*رسد
-
محبوبیت کاربر - 1 تشکر, 1 پسندیدن, 0 نپسندیدن
-
دل تمنا می کند تا من بسازم خانه ای
عاشقان کی خانه دارند دل مگر دیوانه ای؟
-
محبوبیت کاربر - 0 تشکر, 1 پسندیدن, 0 نپسندیدن
-
يک دست جام باده و يک دست زلف يار
رقصي چونين ميانه ميدانم آرزوست
... آن خطاط سه گونه خط نوشتی:
یکی او خواندی، لا غیر.
یکی را هم او خواندی هم غیر.
یکی نه او خواندی، نه غیر او!
آن خط سوم منم
-
محبوبیت کاربر - 0 تشکر, 2 پسندیدن, 0 نپسندیدن
-
تنـــت بــه نــاز طبـــیـبان نیازمـند مباد وجــود نـازکــت آزرده گـزنـد مباد
-
محبوبیت کاربر - 1 تشکر, 1 پسندیدن, 0 نپسندیدن
-
در آن نفس که بميرم در آرزوي تو باشم
بدان اميد دهم جان که خاک کوي تو باشم
به وقت صبح قيامت که سر ز خاک برآرم
به گفت و گوي تو خيزم به جست و جوي تو باشم
به مجمعي که درآيند شاهدان دو عالم
نظر به سوي تو دارم غلام روي تو باشم
به خوابگاه عدم گر هزار سال بخسبم
ز خواب عاقبت آگه به بوي موي تو باشم
حديث روضه نگويم گل بهشت نبويم
جمال حور نجويم دوان به سوي تو باشم
مي بهشت ننوشم ز دست ساقي رضوان
مرا به باده چه حاجت که مست روي تو باشم
هزار باديه سهلست با وجود تو رفتن
و گر خلاف کنم سعديا به سوي تو باشم
دیوان سعدی غزلیات
ویرایش توسط The UnderTaker : 03-15-2016 در ساعت 09:43 PM
لطفا ثبت نام کنید. نوشته اصلی توسط
نیکی فیروز کوهی
تاریک باد
خانه ی مردی که
نمی جنگد
برای زنی که دوستش دارد
-
محبوبیت کاربر - 0 تشکر, 2 پسندیدن, 0 نپسندیدن
-
نمي توان به تو شرح بلاي هجران کرد فتاده ام به بلايي که شرح نتوان کرد
-------------------------
(ویرایش توسط MOD UnderTakerl )
داش رضا " میم " باید میدادیا!!!
سوتی دادی
ویرایش توسط The UnderTaker : 03-15-2016 در ساعت 09:36 PM
دلیل: هویجوری
-
محبوبیت کاربر - 1 تشکر, 1 پسندیدن, 0 نپسندیدن
-
در کوی نیک نامان ما را گذر ندادند / گر تو نمیپسندی تغییر ده قضا را
-
محبوبیت کاربر - 0 تشکر, 2 پسندیدن, 0 نپسندیدن
-
آشفته دلان را هوس خواب نباشد
شوری که به دریاست به مرداب نباشد
هرگز مژه برهم ننهد عاشق صادق
آنرا که به دل عشق بود خواب نباشد
در پیش قدت کیست که از پا ننشیند
یا زلف تو را بیند و بیتاب نباشد
چشمان تو در آینه ی اشک چه زیباست
نرگس شود افسرده چو در آب نباشد
گفتم شب مهتاب بیا نازکنان گفت
آنجا که منم حاجت مهتاب نباشد.
مهدی سهیلی
لطفا ثبت نام کنید. نوشته اصلی توسط
نیکی فیروز کوهی
تاریک باد
خانه ی مردی که
نمی جنگد
برای زنی که دوستش دارد
-
محبوبیت کاربر - 0 تشکر, 2 پسندیدن, 0 نپسندیدن
-
نوشته اصلی توسط
MOD UnderTaker
شفته دلان را هوس خواب نباشد
شوری که به دریاست به مرداب نباشد
هرگز مژه برهم ننهد عاشق صادق
آنرا که به دل عشق بود خواب نباشد
در پیش قدت کیست که از پا ننشیند
یا زلف تو را بیند و بیتاب نباشد
چشمان تو در آینه ی اشک چه زیباست
نرگس شود افسرده چو در آب نباشد
گفتم شب مهتاب بیا نازکنان گفت
آنجا که منم حاجت مهتاب نباشد.
مهدی سهیلی
دانه اي را كه دل موري از آن شاد شود خوشي اش روز جزا تاج سليمان باشد
-
محبوبیت کاربر - 1 تشکر, 2 پسندیدن, 0 نپسندیدن