دکترم تجویز کرده صبح وظهر وعصر شام
چهار بوسه از لبت گیرم سریعا والسلام
آنفولانزای لبانم در تب این نسخه سوخت
لطف کن دارو بیاور !لطف عالی مستدام ....
دکترم تجویز کرده صبح وظهر وعصر شام
چهار بوسه از لبت گیرم سریعا والسلام
آنفولانزای لبانم در تب این نسخه سوخت
لطف کن دارو بیاور !لطف عالی مستدام ....
مهم نيست اكنون زندگى ام چگونه مى گذرد، عاشق آن خاطراتى هستم كه تصادفى از ذهنم عبور مى كنند و باعث لبخندم مى شوند.
ماجرای من و معشوق مرا پایان نیست********هر چه آغاز ندارد نپذیرد انجام
گل ز حد برد تنعم نفسی رخ بنما****سرو می نازد و خوش نیست خدا را بخرام
باد می وزد …
میتوانی در مقابلش هم دیوار بسازی ، هم آسیاب بادی
تصمیم با تو است . . .
من محبت میفروشم، تو محبت میخری ؟
خسته از تنهاییم ،من را به همره میبری ؟
شاعری هستم شکسته، مونس من دفترم
دفترم را میفروشم، شعرهایم میخری ؟
مهم نيست اكنون زندگى ام چگونه مى گذرد، عاشق آن خاطراتى هستم كه تصادفى از ذهنم عبور مى كنند و باعث لبخندم مى شوند.
یا مبسما یحاکی درجا من اللالی********یا رب چه درخور آمد گردش خط هلالی
حالی خیال وصلت خوش می دهد فریبم****تا خود چه نقش بازد این صورت خیالی
باد می وزد …
میتوانی در مقابلش هم دیوار بسازی ، هم آسیاب بادی
تصمیم با تو است . . .
یک دل و یک جهت و یک رو باش از دو رویان جهان یک سو باش
مهم نيست اكنون زندگى ام چگونه مى گذرد، عاشق آن خاطراتى هستم كه تصادفى از ذهنم عبور مى كنند و باعث لبخندم مى شوند.
شهریست پرظریفان و از هر طرف نگاری****یاران صلای عشق است گر می کنید کاری
چشم فلک نبیند زین طرفه تر جوانی**********در دست کس نیفتد زین خوبتر نگاری
باد می وزد …
میتوانی در مقابلش هم دیوار بسازی ، هم آسیاب بادی
تصمیم با تو است . . .
یارم تویی در عالم، یار دگر ندارم
تا در تنم بود جان، دل از تو بر ندارم
مهم نيست اكنون زندگى ام چگونه مى گذرد، عاشق آن خاطراتى هستم كه تصادفى از ذهنم عبور مى كنند و باعث لبخندم مى شوند.
می فکن بر صف رندان نظری بهتر از این*******بر در میکده می کن گذری بهتر از این
در حق من لبت این لطف که می فرماید****سخت خوب است ولیکن قدری بهتر از این
باد می وزد …
میتوانی در مقابلش هم دیوار بسازی ، هم آسیاب بادی
تصمیم با تو است . . .
ناز بودی ناز کردی من خریدارت شدم
آمدی با جان و دل سر گرم بازارت شدم
ای همه زیبایی ات در واژه ها جاری شده
شعربودی شعرگویان محو دیدارت شدم
مهم نيست اكنون زندگى ام چگونه مى گذرد، عاشق آن خاطراتى هستم كه تصادفى از ذهنم عبور مى كنند و باعث لبخندم مى شوند.
می خواه و گل افشان کن از دهر چه می جویی****این گفت سحرگه گل بلبل تو چه می گویی
باد می وزد …
میتوانی در مقابلش هم دیوار بسازی ، هم آسیاب بادی
تصمیم با تو است . . .