-
اگر این داغ جگرسوز که بر جان منست
بر دل کوه نهی سنگ به آواز آید
-
درد بی عشقی ز جانم برده طاقت ور نه من
داشتم آرام تا آرام جانی داشتم
-
من غلام قمرم، غیر قمر هیچ مگو
پیش من جز سخن شمع و شکر هیچ مگ
-
من درد تو را ز دست آسان ندهم
دل بر نکنم ز دوست تا جان ندهم
-
من درد تو را ز دست آسان ندهم
دل بر نکنم ز دوست تا جان ندهم
-
من عاشقم و دلم بدو کشته تباه
عاشق نبود ز عیب معشوق آگاه
-
هر گوشه یکی مستی دستی زده بر دستی
و آن ساقی هر هستی با ساغر شاهانه
-
همه جا به بي وفايي مثلند خوبرويان
تو ميان خوبرويان مثلي به بي وفايي
-
یار آن بود که صبر کند بر جفای یار
ترک رضای خویش کند بر رضای یار
-
راز درون پرده ز رندان مست پرس
کاین حال نیست زاهد عالی مقام را
مجوز های ارسال و ویرایش
- شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
- شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
- شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
- شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
-
مشاهده قوانین
انجمن