مشاعره :

[** NAZI **]

دل سفر کن در منا و عید قربان را ببین
چشمه*های نور و شور آن بیابان را ببین

[Sadegh-WaNTeD]

نابرده رنج ، گنج میسر میشود
مزد آن گرفت که پارتی و پول داشت.....

[Shaniz]

تا سر زلف تو در دست نسیم افتادست
دل سودازده از غصه دو نیم افتادست
چشم جادوی تو خود عین سواد سحر است
لیکن این هست که این نسخه سقیم افتادست
در خم زلف تو آن خال سیه دانی چیست
نقطه دوده که در حلقه جیم افتادست

حافظ شیرازی

[AKATSUKI]

آمده ام که سر نهم عشق تو را به سر برم

ور تو بگوييم که ني، ني شکنم شکر برم

آمده ام چو عقل و جان از همه ديده ها نهان

تا سوي جان و ديدگان مشعله نظر برم

[Shaniz]

ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی / نرم جز به همان ره که توام راهنمایی

[Spartacus]

ای صبا سوختگان بر سر ره منتظرند

گر از آن یار سفر کرده پیامی داری



خوب اصلاج میکنیم بروبکس زودتر گذاشتن

یا بزن سیلی به رویم یا نوازش کن سرم .. در دو حالت چون رسم بردست تو می بوسمش

[Theutates Thunder]

شباب عمر عجب با شتاب می گذرد
بدین شتاب خدایا شباب می گذرد

شباب و شاهد و گل مغتنم بود ساقی
شتاب کن که جهان با شتاب می گذرد

[** NAZI **]

دل سفر کن در منا و عید قربان را ببین
چشمه*های نور و شور آن بیابان را ببین

[Shaniz]

نی حدیث راه پر خون می*کند
قصه*های عشق مجنون می*کند

[Spartacus]

دین و دل بردند و قصد جان کنند

الغیاث از جور خوبان الغیاث