صفحه 16 از 17 نخستنخست ... 614151617 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 151 تا 160 , از مجموع 164

موضوع: داستان رو ادامه بده :دی

  1. #151

    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    163


    محبوبیت کاربر
    یاد شده
    در 0 پست

    نقل قول نوشته اصلی توسط 4567 نمایش پست ها
    برگشت ولی دید کار نا تموم نداشته این omid بوده که با سزار ها اومده کمک ولی وقتی پوارو رو میبینه بدون درنگ میاد کمکش و نمیزاره بمیره پووارو بلند میشه و
    میره میره میره تا میخوره به تاریکی شب و توی جنگل گم میشه و

    دژکوب واقعیلطفا ثبت نام کنید.
    Hawk TC2 r3
    Green empire s6 r2
    LiLipood s8 r1
    PiPatalHa ts14 r1
    فقط چندتاشهلطفا ثبت نام کنید.

  2. تشکر MOD S^À^W تشکر نمود
  3. #152

    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    محل سکونت
    کرمانشاه
    نوشته ها
    121


    محبوبیت کاربر
    یاد شده
    در 0 پست

    توی جنگل صداهای وحشتناکی میاد پوارو بدون ترس جلو میره که

  4. تشکر MOD S^À^W تشکر نمود
  5. #153

    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    محل سکونت
    تبریز
    نوشته ها
    182


    محبوبیت کاربر
    یاد شده
    در 1 پست

    نقل قول نوشته اصلی توسط Hawk نمایش پست ها
    میره میره میره تا میخوره به تاریکی شب و توی جنگل گم میشه و
    یهوووووووووو
    دینگ!
    یه چیزی مثل برق تو سرش صدا میکنه میبینه گم شده هیچ چی هم نداره سزار هام دارن نزدیک میشن
    دو راه بیشتر نداشت یا باید خود مثل سامورایی ها خود کشی میکرد !
    و یا زیر پای سزار های اسپارتان له میشد

    که ناگهان.......
    باران باش و ببار نپرس کاسه های خالی ازآن کیست

    لطفا ثبت نام کنید.
    لطفا ثبت نام کنید.
    SpaRtaN z1
    SpaRtaN y3
    KSMB S2 R2-TRISTAN S5 R2- DARK MORDORES S2 R4-NEMES!S S5 R3- لطفا ثبت نام کنید.
    . . . . . . .
    .

  6. تشکر MOD S^À^W, M3nTaL تشکر نمود
    پسندیدن M3nTaL پسندید
  7. #154

    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    محل سکونت
    کرمانشاه
    نوشته ها
    121


    محبوبیت کاربر
    یاد شده
    در 0 پست

    که ناگهان omid با ی لشکر سزار دیگه اومد ولی سزار های اسپارتان قوی تر بودن تنها کاری که کردن فرار بود وقتی پوارو رسید به محل کارش به اسپارتان شک کرد و

  8. تشکر MOD S^À^W, M3nTaL تشکر نمود
    پسندیدن M3nTaL پسندید
  9. #155

    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    نوشته ها
    173


    محبوبیت کاربر
    یاد شده
    در 1 پست

    بلند میشه و میمیره :دی

  10. تشکر MOD S^À^W تشکر نمود
    نپسندیدن 4567 نپسندید
  11. #156

    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    135


    محبوبیت کاربر
    یاد شده
    در 4 پست

    نقل قول نوشته اصلی توسط whitebird نمایش پست ها
    بلند میشه و میمیره :دی
    الکی میگه نمیمیره و بلند میشه و گرد خاک لباسش میتکونه و به همتون نگاه میکنه و میگه کوری چشم دشمنان زنده ام هنوز و راه میوفته که رعد برقی هولناک میزنه بهش بووووووومب و اینبار نمیمیره بلکه میپاچه و پودر میشه و فقط صدا افتادن یک سکه نقره جادویی دژکوب بگوش میرسه که میخوره اسفالت و برای بقیه به ارث میذاره. چون این سکه قدرت خاصی داره و دست هر کس باشه ارباب اون سرور میشه قدرت خدا. دیییی

  12. تشکر M3nTaL تشکر نمود
    پسندیدن M3nTaL پسندید
    نپسندیدن 4567 نپسندید
  13. #157

    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    محل سکونت
    کرمانشاه
    نوشته ها
    121


    محبوبیت کاربر
    یاد شده
    در 0 پست

    دوستان داستانو خراب نکنید

    - - - Updated - - -

    پوارو ب دنبال سرنخ میگرده ولی چیزیپیدا نمیکنه بعد تفلن رو بر میدارع وبه شرلوک هلمز زنگ میزنه و از اون درخواست کمک میکنه حالا شرلوک وار ماجرا میشه

  14. تشکر Hawk تشکر نمود
  15. #158

    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    نوشته ها
    15


    محبوبیت کاربر
    یاد شده
    در 0 پست

    شرلوکم که میبینی کاری ازش بر نمیاد زنگ میزنه کیمیا ببینه اون میتونی کاری بکنه یا نع
    از میان آنانی که برای دعای باران به تپه می روند


    آنانی به کار خود ایمان دارند که با خود چتر به همراه می برند


  16. تشکر Hawk تشکر نمود
  17. #159

    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    163


    محبوبیت کاربر
    یاد شده
    در 0 پست

    نقل قول نوشته اصلی توسط GREEN نمایش پست ها
    شرلوکم که میبینی کاری ازش بر نمیاد زنگ میزنه کیمیا ببینه اون میتونی کاری بکنه یا نع

    کیمیا میگه حواست با پیمان دارم میام کمکت کنم و.....

    دژکوب واقعیلطفا ثبت نام کنید.
    Hawk TC2 r3
    Green empire s6 r2
    LiLipood s8 r1
    PiPatalHa ts14 r1
    فقط چندتاشهلطفا ثبت نام کنید.

  18. #160

    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    محل سکونت
    تبریز
    نوشته ها
    182


    محبوبیت کاربر
    یاد شده
    در 1 پست

    نقل قول نوشته اصلی توسط Hawk نمایش پست ها
    کیمیا میگه حواست با پیمان دارم میام کمکت کنم و.....
    و در همین لحظه ناگهان همین جوری یهویی میافته میمیره و داستان رو کیمیا ادامه میده

    و در این لحظه کیمیا تصمیم میگیره بره حذف کنه و در شمال شرق ثبت نام کنه تا حداقل بتونه انتقامش رو بگیره

    ولی دیر شده بود
    باران باش و ببار نپرس کاسه های خالی ازآن کیست

    لطفا ثبت نام کنید.
    لطفا ثبت نام کنید.
    SpaRtaN z1
    SpaRtaN y3
    KSMB S2 R2-TRISTAN S5 R2- DARK MORDORES S2 R4-NEMES!S S5 R3- لطفا ثبت نام کنید.
    . . . . . . .
    .

  19. پسندیدن Ðŕ. Şђǒϯğύŋ پسندید
صفحه 16 از 17 نخستنخست ... 614151617 آخرینآخرین

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •