-
نوشته اصلی توسط
BlackSword
ناف هفته بد و از ماه صفر کاف و الف*********که به گلشن شد و این گلخن پر دود بهشت
آنکه میلش سوی حق*بینی و حق*گویی بود*******سال تاریخ وفاتش طلب از میل بهشت
تا هستم ای رفیق، ندانی که کیستم
روزی سراغ وقت من آیی، که نیستم
پیداست از گلاب سرشکم، که من چو گل
یک روز خنده کردم و عمری گریستم
-
محبوبیت کاربر - 0 تشکر, 1 پسندیدن, 0 نپسندیدن
-
می خواهمت چنان که شب خسته خواب را می جویمت چنانکه لب تشنه آب را
-
محبوبیت کاربر - 0 تشکر, 1 پسندیدن, 0 نپسندیدن
-
ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست****منزل آن مه عاشق کش عیار کجاست
شب تار است و ره وادی ایمن در پیش ****آتش طور کجا موعد دیدار کجاست
... آن خطاط سه گونه خط نوشتی:
یکی او خواندی، لا غیر.
یکی را هم او خواندی هم غیر.
یکی نه او خواندی، نه غیر او!
آن خط سوم منم
-
محبوبیت کاربر - 0 تشکر, 1 پسندیدن, 0 نپسندیدن
-
نوشته اصلی توسط
BlackSword
ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست****منزل آن مه عاشق کش عیار کجاست
شب تار است و ره وادی ایمن در پیش ****آتش طور کجا موعد دیدار کجاست
توکه احساس مرا این همه باور داری
می شود دست ازاین فاصله ها برداری
من از این فاصله در حد جنون دلگیرم
تو هم انگار ،ازاین فاصله ها بیزاری
-
محبوبیت کاربر - 0 تشکر, 1 پسندیدن, 0 نپسندیدن
-
یار مردان خدا باش که در کشتی نوح****هست خاکی که به آبی نخرد طوفان را
برو از خانه گردون به در و نان مطلب****کان سیه کاسه در آخر بکشد مهمان را
... آن خطاط سه گونه خط نوشتی:
یکی او خواندی، لا غیر.
یکی را هم او خواندی هم غیر.
یکی نه او خواندی، نه غیر او!
آن خط سوم منم
-
نوشته اصلی توسط
BlackSword
یار مردان خدا باش که در کشتی نوح****هست خاکی که به آبی نخرد طوفان را
برو از خانه گردون به در و نان مطلب****کان سیه کاسه در آخر بکشد مهمان را
التماست ميکنم ، با عشق درگيرم نکن!!
من حريفش نيستم! هم پنجه با شيرم نکن..
تازگيها از تب تُند جنون برخاستم..!
باز با ديوانگیهايت زمينگيرم نکن...
-
نوشته اصلی توسط
M3nTaL
التماست ميکنم ، با عشق درگيرم نکن!!
من حريفش نيستم! هم پنجه با شيرم نکن..
تازگيها از تب تُند جنون برخاستم..!
باز با ديوانگیهايت زمينگيرم نکن...
نگو جانا که روحم از بدن رفت
تنم از ترس تو، خود در کفن رفت
ندیدی مومیایی های مصری؟
همانگونه ولی قدری خفن رفت
-
محبوبیت کاربر - 1 تشکر, 1 پسندیدن, 0 نپسندیدن
-
ترسم این قوم که بر دردکشان می*خندند****در سر کار خرابات کنند ایمان را
... آن خطاط سه گونه خط نوشتی:
یکی او خواندی، لا غیر.
یکی را هم او خواندی هم غیر.
یکی نه او خواندی، نه غیر او!
آن خط سوم منم
-
محبوبیت کاربر - 0 تشکر, 1 پسندیدن, 0 نپسندیدن
-
نوشته اصلی توسط
BlackSword
ترسم این قوم که بر دردکشان می*خندند****در سر کار خرابات کنند ایمان را
جازه هست بگویم: سلام ! حال شما ؟
که باز وصل شود سیم اتصال شما ؟
اجازه هست بگویم که باز دخترکی
نشسته بین ورق های آس فال شما ؟
سلام خوب ترین اتفاق ناممکن
که آتشم زده دریاچه ی خیال شما !
ببخش حضرت آقا ! ولی فقط یک بار
بگو نبودن من در دل زلال شما ،
به درد خورد ؟ دوای جنونتان شده است ؟
رسیده شد رطب اشتیاق کال شما ؟
زیاده عرض ندارم ؛ خدا نگه دارت ؛
و بهترین نفس عاشقانه مال شما !
اینم خیلی خوب بود
نوشته اصلی توسط
MOJTABA_CRASSUS
نگو جانا که روحم از بدن رفت
تنم از ترس تو، خود در کفن رفت
ندیدی مومیایی های مصری؟
همانگونه ولی قدری خفن رفت
-
محبوبیت کاربر - 0 تشکر, 2 پسندیدن, 0 نپسندیدن
-
آدميزاد اگر بي ادب است آدم نيست فرق در بين بني آدم و حيوان ادب است
-
محبوبیت کاربر - 1 تشکر, 1 پسندیدن, 0 نپسندیدن