تایلر داردن (برد پیت) : پدر های ما مدلی بودند از خدا ، اگر پدرهامون ضامن میشدند تو در مورد خدا چی میگفتی ؟ گوش کن . تو باید این احتمال رو در نظر بگیری که خدا دوستت نداشته باشه ، هرگز نخواستت و احتمالا ازت متنفره . این بدترین چیزی نیست که ممکنه اتفاق بیافته ، ما به خدا احتیاجی نداریم .
لعنت به لعنت شدگی مرد ، لعنت پدر رستگاری . ما بچه های ناخواسته ی خدا هستیم ؟ خب باشیم
------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
تایلر داردن (برد پیت) : وقتی همه چیز رو از دست میدیم اون وقته که آزادیم تا هر کاری رو بکنیم
------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
تایلر داردن (برد پیت) : من توی باشگاه مشت زنی قوی ترین و باهوش ترین مرد هایی رو میبینم که تا حالا شناختم . من این نیروی درونی رو احساس میکنم ، من میتونم ضایعات رو حس کنم . همه آدمای مربوط به این نسل بنزین پر میکنن ، میز تمیز میکنن و یا قربانی هایی با یقه های سفید هستند ، تبلیغات مجبورمون می کنه دنبال ماشین و لباس باشیم .
ما کارهایی رو می کنیم که ازشون متنفریم چون میخوایم با پولش چیزهایی رو بخریم که بهشون احتیاجی نداریم . ما بچه های نسل وسط تاریخ هستیم ، هیچ هدف و مقصدی نداریم ، هیچ جنگ بزرگی نداریم ، رکود شدید نداریم . جنگ بزرگ ما جنگ روحیه ، رکود شدید زندگیه ماست. همه ما بزرگ شده تلویزیونیم و میخوایم باور کنیم که یه روز ستاره سینما یا راک می شیم ولی نمیشیم . آروم آروم داریم متوجه واقعیت می شیم و خیلی خیلی هم کفری هستیم .
------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
تایلر داردن :شخصيت تو به شغلت نيست
به پولی که توی بانک داری نيست
به اون ماشينی نيست که می رونی
به محتويات داخل کيف پولت نيست
به اون لباس ارتشيت نيست
تو يه آشغال پر از ادا و اصولی ...
ویرایش توسط Bahram Chobin : 06-10-2016 در ساعت 04:09 AM
شنیدم که چون قوی زیبا بمیرد
فریبنده زاد و فریبا بمیرد
شب مرگ تنها نشیند به موجی
رود گوشه ای دور و تنها بمیرد
درآن گوشه چندان غزل خواند آن شب
که خود در میان غزل ها بمیرد
اصغر آقا اگه دست خالی برم اگه خمار برم امیدشو از من میبره ... حالا که ازت چیزی نمی خوام ...
به نفس ِعلی کسی به من نه نمیتونست بگه ...گنده تر از توشو در ِ خشتکم میچزوندم
نیگاه ... ازم چی مونده ... دستت رو من بلند نـــــــــــشه ... من میگم نوکرتم ............... چاکرتم .... د ِ بسه دیگه
(سید .... گوزن ها )