چون این همون کتیبه ای بود که چند سال بود دنبالش مگشت ....
نوع: ارسال ها; کاربر: ** NAZI **
چون این همون کتیبه ای بود که چند سال بود دنبالش مگشت ....
حالا بشین و این جاسوس رو پیدا کن!
کی میتونه باشه...
اما نمیدونست که پوآرو زرنگتر از این حرفاس ، زنگ زد به یکی از دوستاش و از اون .............
که چه رابطه ای بین تعمیر کار و گم شدن مدارک میتونه وجود داشته باشه........
از طرف یکی از مدیرا بود و لی پوآرو نتونست تشخیص بده چون تعمیر کتر تا پوآرو رو دید چک رو قایم کرد....
زنگ زد به تعمیراتی سر کوچه که بیاد و تعمیرش کنه
قرار شد جواب ازمایش رو چند روز بعد بدن، برگشت خونه دید مریم داره با تلفن میحرفه تا پوآرو رو دید قطع کرد ....
اولین سر نخ رو از انباری پیدا میکنه ، یه تار مو بلند!!! برا کی میتونه باشه؟...
رفتن پیش علی پوآرو تا پیگیر این ماجرا شه ، اونم قبول کرد تا مجرم رو پیدا کنه.....
که واقعا شرط سختی بود که ددی و نازی رد کردن این شرط رو رفتن سراغ ......
تصمیم گرفتن برن پیش ارش، ارش پول اضافی زیاد داره میتونن از اون بگیرن رفتن پیش اون ........
با محسن صحبت کرد که پول رو درستش کنن تا مدارک رو بگیره ، با هم نشستم حساب کتاب کردن دیدن یه عالمه کم دارن .....
رفت بیرون که یکی از دوستاشو ببینه ، رفت پیش محسن باهاش درباره گم شدن مدارکش صحبت کنه ، محسن هم از این ماجرا بی خبر بود
با هم دو تایی راهی شدن تا پیدا کنن کی مدارک رو ورداشته...........
یه جای می لنگید شارژ تموم نشده بود پس چرا قطع شد؟!!...
ددی گوشی رو ورداشت تا به یکی دو نفر زنگ بزنه ...........
ولی هر چقدر گشت چیزی پیدا نکرد ....
بعدش یه کاری پیش اومد ددی بدو بدو رفت بیرون ...
نازی هم نشست پای قصه باباش ...
ولی هنوز مطمئن نبود دنبال یه راه برا پی بردن به موضوع میگشت ....
اینکه توش چی بود فکرمو مشغول کرده بود هر چقدر میخواستم ته توشو در بیارم به بن بست میخوردم....
بسته برای ددی بود، ددی اومد بسته رو باز کرد و ....
اااااااااااااا بچه ها چرا اینجوری میکنین؟
با خشانت برخورد میکنماااا
داستان رو الکی به سمت مرگ نکشونین
خب اقا ادامه میدیم کسی هم از بحث منحرف شد حذف میکنم پستشو ( نازی خشن میشود :دی)
یه جعبه پشت...
یهویی در فروم رو زدن ، نازی رفت دره باز کنه .....
که چه جوری میتونن از دست دردسرای ارش خلاص شن که یهویی.....
طفلکی ددی
بعد که ددی به هوش اومد ازش پرسیدیم که چی شده و اون گفت ارش اومدههههه و دوباره از هوش رفت ....