تو را من چشم در راهم شباهنگام
در آن نوبت که بر جادره ها چون مرده ماران خفتگانند
گرم یاد آوری یا نه
من از یادت نمیکاهم
تو را من چشم در راهم شباهنگام
نوع: ارسال ها; کاربر: 3zar
تو را من چشم در راهم شباهنگام
در آن نوبت که بر جادره ها چون مرده ماران خفتگانند
گرم یاد آوری یا نه
من از یادت نمیکاهم
تو را من چشم در راهم شباهنگام
آسايش دو گيتي تفسير اين دو كار است
سيگار بعد از چايي
چايي بعد از سيگار
:d
ساقیا! بده جامی، زان شراب روحانی
تا دمی براساییم زین حجاب جسمانی
ياد ايامي كه در گلشن فغاني داشتيم
در ميان لاله و گل آشياني داشتيم
دلا غافل ز صبحانی چه حاصل؟
اسیر نفس شیطانی چه حاصل؟
مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک
دوسه روزی قفسی ساخته اند از بدنم
ای خوش آن روز که پرواز کنم تا بر دوست
به هوای سر کویش پر و بالی بزنم
دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند
گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند
تا با غم عشق تو مرا کار افتاد
بیجاره دلم در غم بسیار افتاد
بسیار فتاده بود اندر غم عشق
اما نه چنین زار که اینبار افتاد