نو مو میبینی و من پیچش مو
تو ابرو من اشارت های ابرو
نوع: ارسال ها; کاربر: A.Black
نو مو میبینی و من پیچش مو
تو ابرو من اشارت های ابرو
یار آن بود که صبر کند بر جفای یار
ترک رضای خویش کند بر رضای یار
من عاشقم و دلم بدو کشته تباه
عاشق نبود ز عیب معشوق آگاه
درد بی عشقی ز جانم برده طاقت ور نه من
داشتم آرام تا آرام جانی داشتم
با ما کج و با خود کج و با خلق خدا کج
آخر قدمی راست بنه ای همه جا کج
دفتری گر بنویسند ز خوبان جهان
تو به سر دفتر خوبان جهان عنوانی
نمی دانم چه تاثیریست در عشق
که بیمارش به صحت نیست مایل
ترا با غیر میبینم و صدایم در نمی آید
دلم میسوزد و کاری ز دستم بر نمی آید
از خویش گریزانم وسوی تو شتابان
با این همه راهی به وصال تو ندارم
آسمان چون جمع مشتاقان پریشان میکند
در شگفتم من نمی پاشد زهم دنیا چرا؟
آسايش دو گيتی تفسير اين دو حرف است
با دوستان مروت با دشمنان مدارا
اگر این داغ جگرسوز که بر جان منست
بر دل کوه نهی سنگ به آواز آید
از همه سوی جهان جلوه*ی او می*بینم
جلوه*ی اوست جهان کز همه سو می*بینم
دو چشمِ آمنه بر روی احمد
گره خورده دلش بر موی احمد
گهی خندان گهی محو تماشا
چو می*بیند خمِ ابروی احمد