تو مرا اکنون با یاد گذشته خواندی
تهمت شاعری دوووور بر پیکرم نهاندی
نوع: ارسال ها; کاربر: Mosi-SIKO
تو مرا اکنون با یاد گذشته خواندی
تهمت شاعری دوووور بر پیکرم نهاندی
مشاعره فانی بود، تو به شعر رو به جنون
مشتق شعر شدم، در کنارت غرق خون
بیت بیت گفتی و من به تو بیمار شدم
شعر شب تلخ، شیرین به دیدار شدم
اگه حذفش نکنن این آخری از خودمه :دی
معلبه ی قافیه بازی شدی
هرزه ی هر دست درازی شدی
کنج همین معرکه دارت زدند
دست به هر دار و ندارت زدند
نوش خودم زخم سراپا غمت
بیشترش کن که کمم با کمت
خوب ترین حادثه میدانمت
خوب ترین حادثه میدانی ام؟؟؟
یک قدم از تو، همه ی جاده من
خون بطلب، سینه ی آماده من
شعر تو را داغ به جانت زدند
مهر خیانت به دهانت زدند
درخواست دارم
کاش استارت نمیزدی
ببین چقدر عقبیم