سهراب سپهری :دی
در تك تك رگ های تنم عشق تو جاریست
در تك تك رگ های تو هر چند نباشد
نمایش نسخه قابل چاپ
در کوی تو معروفم ، از روی تو محروم
گرگ دهن آلوده*ی یوسف ندریده
ما هیچ ندیدیم،همه شهر بگفتند
افسانه*ی مجنون ِ به لیلی نرسیده
در خواب گـزیده لب شیرین گل اندام
از خواب نباشد مگر انگشت گزیده
مرا مادرم نام مرگ تو کرد
زمانه مرا پتک ترگ تو کرد
دلیری کجا نام او اشکبوس
همی برخروشید برسان کوس
نه خدا توانمش خواند ن بشر توانمش گفت
متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را