بی خود داستان به انحراف نکشونین لعنتیا:)
بعدش برای عذرخواهی هم که شده نازی دوباره مجبور شد بره از نزدیک براش توضیح بده با دل صبر و پیمان جونمی جون متقائد کنه.http://www.freesmile.ir/smiles/126818_06.gif
:p
نمایش نسخه قابل چاپ
بی خود داستان به انحراف نکشونین لعنتیا:)
بعدش برای عذرخواهی هم که شده نازی دوباره مجبور شد بره از نزدیک براش توضیح بده با دل صبر و پیمان جونمی جون متقائد کنه.http://www.freesmile.ir/smiles/126818_06.gif
:p
بله نازی چون مخرفونه معذرت خواهی و ولی یهوی یکی اومد و ....
نخیرم تموم نشد بلکه پیمان که زیر چشش ای رنگی شده بود سوزن گلدوزی رو برداشت ...
اسپم : پیمان جان جز شما اینجا کسی نیست بشه باهاش داستان رو ادامه داد الان هادی رو جات بیاریم تو سناریو به سوت دوم نرسیده بن میکنه تاپیک رو هم میبنده نکنه توقع داری آقا امید رو بیاریم جلو دوربین هااا .... (یه وقت با اون اک مدیریتت در صدد جبران حرکات لجستیکی نریا )
سوزن گلدوزی و ورداشت و رفت سراغ هادی ، چشتون روز بد نبینه ......
با سوزن هادی رو تهدید کرد که دیگه بچه ها رو بن نکنه و هادی گفت ...
باشه اقا باشه دیگه بن نمیکنم و ....
و اینجا من خودم میام تو داستان تا از هادی تعهد محضری بگیرم و ...
هادی راضی شد ولی نازی میخواست....
(سلام با اجازه ماهم بازی)
http://www.freesmile.ir/smiles/614613_warning.gifنچ شما دوتا هیچ وقت داستانسرا نمیشین. اخرش مگه عریضه نویسی یا چک نویسی چیزی از اب در بیایینhttp://www.freesmile.ir/smiles/46991..._mini_goof.gif
و بی و http://www.freesmile.ir/smiles/126818_06.gif دییی
لازم نکرده شما بیایین تعهد کتبی بیگیرین. همون نازی خانومی میان من بجای هادی جونمی جون انواع و اقسام تعهدات رو امضا گرداهیhttp://www.freesmile.ir/smiles/446513_tooth.gif
http://www.freesmile.ir/smiles/810613_242.gif