موی سپید را قلکم آسان نداد
این رشته را به نقد جوانی داده ام :دی
نمایش نسخه قابل چاپ
موی سپید را قلکم آسان نداد
این رشته را به نقد جوانی داده ام :دی
مــن دلــبــخــواه خــویـش نـجـسـتـم ولـی خـدا
با هر کس آن دهد که به جان دلبخواهش است
تار و پود عالم امکان، به هم پیوسته است
عالمی را شاد کرد آنکس که یک دل شاد کرد
دستها چون بیل و ناخن دسته بیل
در تنم خنجر کند چون سیخ و میل
موی سر کم پشت و صورت پر ز مو
ماه پر لک گشته این سیمینه رو
چون ببینی خنده هایش پر کشی
یک به یک دندان زرد و سیم کشی
با دماغی تیز و باریک و بلند
چهره اش کرده فریبا و لوند
چشم و ابرو در هم و مخموره حال
ریز چون بادام خشک و زرد کال
کی زبان آید به کامش در سکوت
میزند مغزم دگر زنگی و سوت
مادری دارد چو رستم پهلوان
نعره اش لرزد تن شیر ژیان
هفته ای ده شب بیاید خواهرش
پر کند از مرغ و ماهی هیکلش
گشته ام پیر و زمین گیر و علیل
هست تیره روزگار زن زلیل
لطف خدا بیشتر از جرم ماست :cool: نکته سر بسته چه دانی خموش:p
شب تاریک و سنگستان و مو مست
قدح از دست مو افتاد و نشکست
نگهدارنده*اش نیکو نگهداشت
وگرنه صد قدح نفتاده بشکست
تا که بودیم نبودیم کسی
کشت ما را غم بی همنفسی
تا که رفتیم همه یار شدند
خفته ایم و همه بیدار شدند
قدر آئینه بدانیم چو هست
نه در آن وقت که افتاد و شکست
تـا دهـن بـسـتـه ام از نـوش لـبـان میبرم آزار
مــن اگـر روزه بـگـیـرم رطـب آیـد سـر بـازار
با چون خودی درافکن اگر پنجه می*کنی :D
ما خود شکسته*ایم چه باشد شکست ما :cool:
از یاد تو بر نداشتم دست هنوز
دل هست به یاد نرگست مست هنوز
---------------------------------------------------------
آه مرا از جهنم می ترسانند ....
اما دنیای بـــی تو بیشتر آتشــــَـم میزند.. !