نمایش نسخه قابل چاپ
شما ها همش به فکر مردن و کشتن هستی.................کلا دوست دارید موضوع جنایی بشه....یکی تو این درگیری بمیره.......بعد داستان تموم شه....
با نازی خانم کجایی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟بیا در ایجا رو تخته کن...........
دلت خوشه ها برای چه کسایی سرگرمی ایجاد کنی........................همشون قاتل هستن :دی
اااااااااااااا بچه ها چرا اینجوری میکنین؟
با خشانت برخورد میکنماااا
داستان رو الکی به سمت مرگ نکشونین
خب اقا ادامه میدیم کسی هم از بحث منحرف شد حذف میکنم پستشو ( نازی خشن میشود :دی)
یه جعبه پشت در بود یه جعبه بزرگ......
روش نوشته شده بود ،من برگشتم.این سوغات منه برای شما........
بسته برای ددی بود، ددی اومد بسته رو باز کرد و ....
و یه سری عکس و کاغذ بود......ددی نزاشت دقیق ببینم توش چه؟؟؟؟یعنی چه بود که ددی از من پنهان کرد........
اینکه توش چی بود فکرمو مشغول کرده بود هر چقدر میخواستم ته توشو در بیارم به بن بست میخوردم....
عکسای ازدواجش با مامان بود فک کنم...نقل قول:
نوشته اصلی توسط Spartacus
ولی هنوز مطمئن نبود دنبال یه راه برا پی بردن به موضوع میگشت ....
تا به این فکر افتاد ددی ،کل داستان رو به دخملش نازی بگه....داستان مربوط به 7 سال پیش برمیگده زمانی که اولین ورژن دژکوب ارائه شد......:cool:
نازی هم نشست پای قصه باباش ...
ددی گفت یکی بود (مجید خرسه) یکی نبود (رضا کوسه :دی).................
بعدش یه کاری پیش اومد ددی بدو بدو رفت بیرون ...
تا از انباری چندتا مدرک بیاره....http://www.pic4ever.com/images/reading.gif
ولی هر چقدر گشت چیزی پیدا نکرد ....
یعنی مدارک کجاست؟؟؟؟من خدوم اونو تو انباری غایم کردم......یعنی کسی ور داشته....http://www.pic4ever.com/images/97.gif
ددی گوشی رو ورداشت تا به یکی دو نفر زنگ بزنه ...........
بگه امشب بیاید خونه ما مهمونی شام کباب پیتزا فرنگی داریم بچه ها رو هم بیارید که ناگهان دید شارژ نداره گفت ای بابا حالا باید چی کار کنیم به فکر این افتاد که بره از سر کوچه بقالی یه شارژ بخره یهو یادش افتاد عججججججججب 912 بود که خلاصه......
یه جای می لنگید شارژ تموم نشده بود پس چرا قطع شد؟!!...
هنوز زنگ نزده بود پشیمون شدنقل قول:
نوشته اصلی توسط ** NAZI **
رفت بیرون که یکی از دوستاشو ببینه ، رفت پیش محسن باهاش درباره گم شدن مدارکش صحبت کنه ، محسن هم از این ماجرا بی خبر بود
با هم دو تایی راهی شدن تا پیدا کنن کی مدارک رو ورداشته...........
مثل این که اون دو نفر در قبال کاری که ددی میخواست ،پول زیادی میخواستند....ددی تا صبح بیدار بودhttp://www.pic4ever.com/images/127fs1982754.gif
با محسن صحبت کرد که پول رو درستش کنن تا مدارک رو بگیره ، با هم نشستم حساب کتاب کردن دیدن یه عالمه کم دارن .....
از کجا حور کنن این همه پول رو.......http://www.pic4ever.com/images/Ghelyon.gif
تصمیم گرفتن برن پیش ارش، ارش پول اضافی زیاد داره میتونن از اون بگیرن رفتن پیش اون ........
ولی آرش در قبال این کار 100 هزار اسپم میخوادhttp://www.pic4ever.com/images/127fs1866968.gif.......
که واقعا شرط سختی بود که ددی و نازی رد کردن این شرط رو رفتن سراغ ......
مود پوارو ................http://www.pic4ever.com/images/47b20s0.gif
رفتن پیش علی پوآرو تا پیگیر این ماجرا شه ، اونم قبول کرد تا مجرم رو پیدا کنه.....
علی باید سر نخ ها رو دنبال کنه...اولین سر نخ بر میگرده به....http://www.pic4ever.com/images/2mo5pow.gif
اولین سر نخ رو از انباری پیدا میکنه ، یه تار مو بلند!!! برا کی میتونه باشه؟...
مال مادر فرانکیهhttp://www.pic4ever.com/images/2i8d4ao.gif :دی
علی مو رو برداشت و داد آزمایشگاه ......
قرار شد جواب ازمایش رو چند روز بعد بدن، برگشت خونه دید مریم داره با تلفن میحرفه تا پوآرو رو دید قطع کرد ....
رفت به آشپزخونه یه لیوان آب بخوره از شانس بدش یخچال خراب شده بود ...
زنگ زد به تعمیراتی سر کوچه که بیاد و تعمیرش کنه
تعمیراتی هم وسط راه پاش شکست و مرد
مرد در حالی که یک برگه چک سفید امضا تو دستش بود!نقل قول:
نوشته اصلی توسط Shaniz
داشتان به کجا کشبدhttp://www.pic4ever.com/images/2mo5pow.gifدنیال زیر بغل مار هستیدhttp://www.pic4ever.com/images/3ztzsjm.gif
پوآرو زود خودشو بالای سر تعمیر کار رسوند،چکه تو دست از طرفه ...........http://www.pic4ever.com/images/97.gif
از طرف یکی از مدیرا بود و لی پوآرو نتونست تشخیص بده چون تعمیر کتر تا پوآرو رو دید چک رو قایم کرد....
پوآرو دید چکو که تعمیر کتر ازش قایم کرد و زیر نظرش گرفت ،تا بفهمه چه رابطه ای بین .....http://www.pic4ever.com/images/Just_Cuz_06.gif