مکالمه بین ** NAZI ** و ZAMBI

52 پیغام بازدید کنندگان

صفحه 5 از 6 نخستنخست ... 3456 آخرینآخرین
  1. خیلی کار میکردیم
    یادت رفته چقدر میخندیدیم
    ))
    راضیم همه ترا رو بدم باز برگردیم ساپورت شیم بشینیم بخندیم
    )))
  2. تو پروفایل ادمین هم زدم =)))))))))

    بابا مثلا خاستن تشکر کنن ازمون زیاد کار میکردیم توی پنل واقعا انقده کار میکردیم خسته میشدیم گفتن برای تشکر اینارو بفرستم خستگیمون بره =)))))
  3. آی رواااااانی
    خوبه دیگه نمیدونم چرا از من اینقدر گرفتن :|
    دو گرون نمی ارزیدنااا لا مصبااا
    اون گردنبند طلاشم که خدا بود برا خودش
    من هیچ کدومو استفاده نکردم
    گردنبنده که تو خونه گم شد
    پیرهن هم دادم به داداشم برا من گشاد بود


  4. =))) 7تومان از من گرفتن تیشرتش که کوچیک بود بقیه چیزاشم بریز اشغالی )
  5. ))))))))))
    لامصب با چه انگیزه ای اونو گذاشتن
    تازه 23 تومنم ازم پول گرفتن
    دور از چش بابام رفتم گرفتم :دی
    برگش اومده دم درمون که بیاین ببرین
    رفتم گرفتم به بابام گفتم نرفتم :ddd
    من هنوز دارم میسوزم
    با اون پیرهن گشادش :دی
    از تو چند گرفتن؟
  6. =)))))) گردنبندش حرف نداره
  7. تنبل تو پبج خودت ج نده که ....
    نه بابا من Small زده بودم خیلی گشاد بود
    لامصب 23 تومن هم دادم واسه پست کردنش
    بچه ها انگاری 3 تومن دادن :|
    اون گردنبندش هم که داغون کرد منو میفهمی داغااااااااااااااااان

  8. لووووووووووووووول
    )))))))
    همون که سعید میگفت؟ بمیرم براش
    )))
    طفلک هیکلش درشت بود همه چی بارش میکردن
    اون پیرهنا بودن برا ساپورتا فرستادن از المان، یادته؟
    احمد علی ز زده بود نازی برا منم ثبت نام کن گفتم علی گونی ندارن، اینا تن تو نمیشن من کدوم سایزو بزنم ))
  9. اقا چرا تیم ساپورتی خود کشی کردن؟
    منو امین که از جمله زنده هاشیم
    تازشم احمد علی هم زندس
    اون میلاد هم زندس
    کی گفت خود کشی کردیم؟
    امین یادته من از قلم افتاده بودم؟ همه رو انداختن بیرون من موندم
    ریزم تو چش نبودم )))))
نمایش پیغامهای بازدید کننده 41 از 50 تا 52
صفحه 5 از 6 نخستنخست ... 3456 آخرینآخرین